بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

در سخنان رئیس نهفته ماند؛ سرمربی تیم ملی از روسیه می‌آید ؟

تیم ملی والیبال از زبان داورزنی ؛ آلکنو تمام ویژگی های لازم را دارد اما همچنان یک گزینه است

نویسنده : خبرگزاری پارس فوتبال
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : جمعه 11 مهر 1399 | 21:52
تیم ملی والیبال و انتخاب سرمربی جدید در گفت و گو با محمد رضا داورزنی

محمد رضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال از نهایی کردن انتخاب سرمربی تیم ملی تا دو هفته آینده خبر داد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

تیم ملی والیبال ایران همچنان بدون سرمربی است و محمد رضا داورزنی رئیس فدراسیون از برنامه ها برای موفقیت تیم ملی در المپیک توکیو و همچنین انتخاب سرمربی جدید می‌گوید.

در حالی که خیلی‌ها سند سرمربیگری تیم ملی ایران را از حالا به نام ولادیمیر آلکنوی روسی زده‌اند، اما رئیس فدراسیون نه تأیید کرد و نه تکذیب.

محمد‌رضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال که روز‌های شلوغی دارد، دیروز در مصاحبه اختصاصی اش با روزنامه خبر ورزشی، هرچند صریح از انتخاب نگفت، اما قول انتخاب سرمربی تا یکی، دو هفته دیگر را داده است.

هرچند او معتقد است سرمربی بدون امضای قرارداد گزینه است، اما تأکیدش بر فاصله آلکنو با بقیه رقبایش و اصرار فدراسیون بر تحقق آرزوی صعود به جمع چهار تیم اول المپیک، غیرمستقیم نشستن مرد روسی روی نیمکت تیم ملی والیبال را تأیید می‌کند.

خیلی‌ها از حالا می‌گویند آلکنو سرمربی تیم ملی والیبال ایران است.

در این مقوله تا زمانی که قراردادی امضا نشود، همه گزینه‌ها در مذاکره هستند. افراد خواسته‌ها و شرایط و برنامه‌های‌شان را مطرح می‌کنند و طرف مقابل هم همین‌طور. رئیس فدراسیون و حتی مدیر یک باشگاه برای انتخاب یک مربی اول دست خودش را رو نمی‌کند که در چنته چه دارد؟

با افراد مختلف مذاکره می‌کنیم و این‌طور نیست که اول با یک مربی مذاکره کنیم و بعد برویم سراغ مربی بعدی، چراکه فرصت از دست می‌رود. مربیان زیادی با دیدگاه، کارنامه و توانمندی متفاوت در دنیا هستند که با همه آن‌ها مذاکره می‌کنیم، بعضی‌ها نمی‌توانند بیایند، بعضی‌ها دوست ندارند بیایند، بعضی‌ها در اولویت نیستند و بنابراین با انتخاب تعدادی طبق اولویت‌بندی مذاکره را شروع می‌کنی.

در دنیا تعداد مربیان تراز اول زیاد نیستند، آن‌ها تعدادی معدود با سابقه خوب ملی و باشگاهی، قهرمانی جهان، المپیک و ویژگی‌هایی خاص هستند. قبلاً جایی سواد، اخلاقیلات، توانمندی، ظرفیت و رفتار و در کل کارنامه‌ای دارند که آن را بررسی می‌کنی، بعد به تمایلش برای کار با ایران می‌رسی.

بعضی‌ها دوست دارند در ایران کار کنند، اما به خاطر تعهدات با باشگاه یا کشور دیگر قبول نمی‌کنند. قرار داد باشگاهی معمولاً سه، چهار برابر بیشتر از ملی است و به همین خاطر بیشتر مربیان ملی، تیم باشگاهی دارند. مربی ملی آزاد بین ۱۲ تیم المپیکی نداریم، حتی سرمربیان لهستان و فرانسه هم باشگاه دارند. ما هم بعد از تعیین تکلیف المپیک در سال ۲۰۲۱، کار را برای انتخاب سرمربی شروع کردیم و بانک اطلاعاتی ۳۰، ۳۵ نفره قبل از آمدن ولاسکو داشتیم.

چند درصد این مربیان آزاد بودند؟

عموماً کار باشگاهی می‌کردند و تقریباً از ۱۲ تیم المپیکی ۱۱ تیم با مربیان قبلی به توکیو می‌روند و ایران تنها تیمی است که مربی اش را عوض کرد. البته کرونا هم منجر به این جدایی شد. چراکه شهریور قرارداد کولاکوویچ تمام می‌شد و با گرانی ارز و دلار متوجه شدیم برای هیچی باید پول بدهیم.

آن زمان ۳ هزار تومان بود و بعد شد ۵ هزار تومان که عدد پرداختی برابر می‌شد با قرارداد مربیان باشگاهی. دستمزد یک‌ساله ولاسکو تقریباً برابر با قرارداد یک فصل مربی باشگاهی ایران بود، اما با ۶ برابر شدن نرخ ارز، ناخودآگاه کمی ما برای هزینه منابع محتاط شدیم.

البته این مسئله به معنای گرانی دستمزد خارجی‌ها نیست. ارزش پول ما کم شده است. زوران گاییچ از باشگاهش ۷۰۰ هزار دلار می‌گرفت و ما او را با یک‌سوم قراردادش آوردیم. مربیان ملی سطحی دارند. ما روی ۱۰، ۱۲ مربی کار کردیم که در تالار افتخارات والیبال یا دنیا ثبت است. لورنزو برناردی که والیبالیست قرن بود، یا درباره کارنامه بعضی مربیان مثل رزنده، ولاسکو یا آلکنو حرف نمی‌ماند.

شرایط کلی دنیا طوری است که تحریم‌ها و فشار‌ها روی تصمیم مربیان خارجی برای آمدن به ایران تأثیر دارد. ظرفیت تیم ملی هم طوری است که مربیان دنیا می‌شناسند و دوست دارند با آن کار کنند. برای ما مهم بود مربی چه ویژگی، عملکرد و گذشته و شناختی از ایران دارد.

وقتی شروع به بررسی مربیان کردیم، به ۱۲ نفر رسیدیم که جزو مربیان باسابقه و رزومه خوب هستند، اما برای ما هدف و آرمان مهم بود. اغلب کارشناسان می‌گفتند تیم ملی در المپیک با مربی ایرانی پنجم مشترک می‌شود، اما نظریه دوم هم تعیین آرمان صعود تیم به جمع ۴ تیم اول المپیک بود.

زمانی بود که برای ما به هیچ عنوان موفقیت در رقابت با برزیل، ایتالیا و لهستان و فرانسه امکان نداشت، اما وقتی تیم ما ظرفیت برد برزیل را دارد، در واقع تیم ملی والیبال ایران می‌تواند بین تیم‌های اول تا ۱۲ المپیک قرار بگیرد. از واژه‌های غیرممکن و… استفاده نمی‌کنیم.

تیم ما در رقابت‌های قهرمانی جهان ۲۰۱۴، آمریکا و ایتالیا را برده و در لیگ ملت‌ها هم تیم‌های بزرگ را برده و هم به آن‌ها باخته است، اما المپیک متفاوت‌تر است. برزیلی که در جام جهانی با ما بازی کرد، با تغییر جزئی مقابل ما قرار می‌گیرد و اگر بگوییم شانس برد نداریم، یعنی از قبل تسلیم شده‌ایم.

شانس صعود تیم ملی به نیمه نهایی المپیک

بررسی‌ها صعود تیم ما به جمع چهار تیم را ۳۰ درصد می‌داند و با تلاش بیشتر می‌شود شانس ۵۰ درصد. پس چرا رؤیای بزرگ‌تری نداشته باشیم؟ چرا نیم‌نگاهی به سکو نداشته باشیم؟

بعضی‌ها معتقدند این حرف به تیم فشار می‌آورد و عملکردش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما من می‌گویم همه ما باید برای نتیجه بهتر تلاش کنیم، به همین دلیل هدف ما صعود به جمع ۴ تیم اول المپیک است.

ما برای تحقق آن همه کار می‌کنیم. بازی و اردوی تدارکاتی خوب، رفع نواقص، تحلیل ضعف‌ها و… بعضی‌ها می‌گویند فرصت نداریم و رقبا کار می‌کنند، اما ما هم کار را تعطیل نکرده‌ایم. لیگ ما هم مثل صربستان و لهستان راه افتاد و بازیکنان‌مان در لیگ‌های اروپایی بازی می‌کنند. نقش سرمربی روی نیمکت در ایجاد اعتماد به نفس تیم خیلی مهم است.

چراکه والیبال بازی لحظه‌ها و پوئن‌هاست. یک پوئن بالا یا پایین نتیجه بازی را رقم می‌زند و سرمربی می‌تواند این کار را انجام دهد. مدیریت کوچینگ باعث می‌شود بازی باخته را ببری یا بازی برده را ببازی.

ما می‌خواهیم مربی‌ای انتخاب کنیم که قدرت رهبری و کاریزمای خوبی داشته و به بازیکنان اعتماد به نفس بدهد و روی جو سالن، سرداور، داور و بازیکنان حریف اثرگذار باشد. وقتی بازیکن حریف قدرت رهبری مربی تیم مقابل را بداند، در همه لحظات اعتماد به نفسش کم می‌شود. فاصله ما با والیبال دنیا خیلی زیاد نیست که قابل جبران نباشد.

بچه‌های ما این قابلیت را دارند که در بازی‌های حساس به شرط کوچینگ درست نتیجه بگیرند. المپیک میدان تجربه‌اندوزی نیست، بلکه باید از تجربیات قبلی مربی استفاده کرد و به همین خاطر دایره انتخاب ما کمتر شد و به مربیانی رسید که موفقیت‌های باشگاهی و ملی دارند. از آن جمع ۴، ۵ نفره می‌رسیم به ۳ نفر که برنامه‌ها و پیشنهادات مبلغ قرارداد آن‌ها را در کمیته فنی مطرح می‌کنیم تا آنجا تصمیم بگیریم.

با آن ۵ نفر مذاکره کرده اید و برنامه‌شان را گرفته‌اید؟

دو نفر فرستاده‌اند و یک نفر هم می‌فرستد. دو نفر دیگر هم تعهد باشگاهی داشتند، لورنزتی هم یکی از آنهاست. البته او علاقه‌مند به کار با ایران بود، اما بابت تعهدش مشکل داشت.

پس به خاطر همین است که همه آلکنو را سرمربی می‌دانند؟

آلکنو در جمع کاندیدا‌های سرمربیگری یکی از کسانی است که به لحاظ سابقه، تجربه و نتیجه در المپیک با بقیه فاصله دارد. هرچند دیگران هم خوب هستند، اما نتیجه المپیک و تجربه آلکنو فرق دارد. ما در مذاکرات به گزینه‌ها گفته‌ایم اگر باور ندارید که با ایران به جمع ۴ تیم اول می‌رسید، مذاکره نکنید.

یعنی شما تضمین خواستید؟

ما مصمم هستیم به جمع ۴ تیم اول المپیک برسیم. اگر قرار باشد با مربی خارجی تحقق پیدا نکند، با مربی ایرانی می‌رویم و دیگر خودمان را هم سرزنش نمی‌کنیم. وقتی قرار باشد همه برنامه‌ها برای تحقق این هدف باشد، مربی‌مان هم باید باور داشته باشد که ایران به جمع چهار تیم می‌رود.

تضمین هم دادند؟

هیچ مربی در دنیا برای نتیجه نمی‌تواند تضمین دهد، اما باور مربی مهم است که با بررسی ظرفیت تیم و رقبا می‌توانیم برویم و این برنامه‌ها هم برای تحقق هدف است.

انتقادی که حالا برای انتخاب مربی وارد است اینکه به دلیل صحبت نکردن به زبان مادری نمی‌تواند روی تیم تأثیر بگذارد.
از ولاسکو گرفته تا کواچ، لوزانوو کولاکوویچ، همه این مسئله را داشتند. در تمرینات مربی ایرانی و مترجم هستند، در زمان بازی هم حالا دیگر زبان اشاره، کلمات کوتاه و کد‌ها رایج شده است.

آشنایی به زبان کمک می‌کند، اما بازیکنان به کد‌ها آشنا هستند. چهار، پنج بازیکن آلکنو در تیم زنیت کازان روسی بلد نیستند، یا میلاد در لهستان بازی می‌کند، اما زبان لهستانی بلد نیست یا جواد کریمی و اسفندیار در بلژیک زبان آلمانی یا فرانسه بلد نیستند.

والیبالی‌ها در تمرین و بازی زبان مشترک دارند. بله مهم است که زبان سرمربی زبان مادری باشد، اما نباشد هم می‌شود رفع کرد. این نقص قابل پوشش است، در بازی سخنرانی لازم نیست و قبل از بازی رمزگذاری می‌شود، زبان اشاره، زبان مشترک والیبالی‌ها شده است. دستیار پیام سرمربی را به بازیکنان منتقل می‌کند.

پس آلکنو سرمربی شود، مشکلی پیش نمی‌آید؟

هیچ‌کدام از این مربیان فارسی بلد نیستند.

یکی از انتقادات به فدراسیون عقب افتادن انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال است.
قرار نیست سرمربی تیم نوجوانان را انتخاب کنیم. قرار است سرمربی تیم ملی تا یکی، دو هفته دیگر انتخاب شود. تیم ملی ایران بازیکنان ناشناخته مثل نوجوانان ندارد که سرمربی باید بازی‌های آن‌ها را ببیند و از بین آن‌ها انتخاب کند. البته ترکیب تیم در المپیک ۱۲ نفره است که تعدادی از بازیکنان در لیگ‌های اروپایی بازی می‌کنند و هرکسی سرمربی شود، باید بازی میلاد، فرهاد قائمی، جواد کریمی و امیرحسین اسفندیار، بردیا سعادت و سعید معروف را به ترتیب در لهستان، قطر، بلژیک، صربستان و خارج کشور تعقیب کند، حتماً نباید لیگ ایران را ببیند.

ما مربی‌ای می‌خواهیم بگیریم که از فروردین کارش را شروع می‌کند. نمی‌توانیم مربی‌ای بیاوریم که باشگاه نداشته باشد و تنها سرمربی تیم ما باشد. در شرایط فعلی و با گرانی ارز اصلاً برای ما امکان‌پذیر نیست.

پس اطلاعات از لیگ ایران چطور به سرمربی می‌رسد؟

ما هر هفته چه بازی‌هایی که آنلاین پخش می‌شود و چه آن‌هایی که نمی‌بیند را به او می‌رسانیم. از طرف دیگر با شروع اردو‌ها از خرد‌جمعی مربیان لیگی استفاده می‌کنیم و بهترین بازیکنان طبق آمار به اردو می‌آیند و حتی چهره‌های جدید در لیگ ملت‌ها محک می‌خورند.

چراکه بازی در لیگ ایران و لیگ ملت‌ها خیلی متفاوت است. به هر حال شاکله تیم ایران در انتخابی المپیک به هم نمی‌ریزد و تیم جدیدی به المپیک نمی‌رود، شاید با ۱۰، ۲۰ درصد تغییر به المپیک توکیو برویم.

ما سابقه قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان را زیاد داریم، چه اتفاقی می‌افتد اگر ما حالا آرزوی صعود به جمع ۴ تیم اول المپیک را داشته باشیم؟
در دنیا کشور‌هایی هستند که هدفگذاری در سطوح مختلف دارند. ما در ۲۰۰۷، قهرمان جهان شدیم ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ دوم و سوم، ۲۰۱۸ قهرمان نوجوانان جهان و سال قبل هم قهرمان جوانان جهان شدیم، تفاوت زیادی بین این رقابت‌هاست با المپیک.

معمولاً المپیک‌ها میدان تلفیق چند نسل والیبال است، تیم ملی ایران از نسل‌های مختلف بازیکن دارد. بازیکنی که در ۲۰۰۹ یا ۲۰۰۵ عضو جوانان ما بوده در تیم ملی هم هست. بازیکنی که در ۲۰۱۸ هم در نوجوانان بود، در تیم ملی است. سطح بازی جوانان با المپیک فرق دارد؛ همان‌طور که نوجوانان با جوانان متفاوت است. بعضی از کشور‌ها برای قهرمانی رده‌ها هدفگذاری نمی‌کنند، اما بعضی‌ها برایشان مهم است در المپیک قهرمان شوند.

شاید لیگ ملت‌ها مهم نباشد، اما سکوی المپیک برایشان مهم است. المپیک میدانی برای حضور بهترین‌ها و باتجربه‌ها است. تیم‌های ملی آمریکا، روسیه و برزیل بازیکنان ۳۸-۴۰ ساله را برای المپیک به ترکیب‌شان اضافه می‌کنند. المپیک میدانی است که در آن از همه ظرفیت‌های والیبال باید استفاده کنی بنابراین بازیکن ۴۰ ساله کنار بازیکن ۲۰ ساله استفاده می‌کنند تا نتیجه را تغییر دهند.

آن تیم‌ها به خاطر صغر سنی نتیجه گرفتند؟

نه، قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان بدون صغر سنی به دست آمده است. ما تلاش کردیم تا فاصله را کم کنیم. خدا را شکر فاصله عملکرد بازیکن تیم نوجوانان با تیم ملی رفته‌رفته کمتر می‌شود. کریمی و اسفندیار از جوانان در تیم ملی خوب بازی می‌کنند. صابر کاظمی برای تیم جوانان ۷ روز بزرگتر بود، اما اجازه ندادیم در تیم نوجوانان بازی کند و گفتیم در جوانان بازی کرد. حتی به تیم ملی آمد و خوب هم بازی کرد. سیاسیت فدراسیون این است تا فرصت بازی به نوجوانان در سن واقعی خودشان را بدهیم.

ما مربیانی مثل کواچ یا همین کولاکوویچ را آوردیم که همه به آن‌ها انتقاد می‌کردند، اما مثلاً کواچ رفت تیم ملی صربستان و حتی پارسال شد بهترین مربی اروپا. چرا ما از آن‌ها خوب استفاده نمی‌کنیم؟

فدراسیون در انتخاب‌هایش اشتباه نکرده، هر وقت یک مربی را انتخاب کرده، حتماً جزو بهترین‌ها بوده و بعد هم دوباره بهترین شده. کواچ وقتی آمد ایران، دو سال بهترین مربی سری A ایتالیا بود.

بعد رفت اسلوونی و بعد هم شد سرمربی تیم ملی صربستان و بهترین مربی اروپا. در واقع تحلیل‌ها و نقد‌های غیرکارشناسی می‌شود. شاید سبک و سیاق والیبال ما با مربی فرق کند، از طرفی همه می‌خواهند همه مربیان را با ولاسکو مقایسه کنند که درست نیست. همه مربیانی که آوردیم همین مشکل را داشتند؛ لوزانو، کواچ و کولاکوویچ.

این تعبیر درستی است که رختکن ما اجازه دهد سرمربی خوب کار می‌کند؟

نه این حرف غلطی است. قدرت کاریزماتیک و رهبری مربی عامل اداره تیم است و اگر سرمربی تیم را اداره نکند، تیم اداره اش می‌کند. این واقعیت است. مربی در هر تیم عملکرد متفاوتی دارد. تیم ملی والیبال با ولاسکو دو بار قهرمان آسیا شد و بهترین‌های اروپا را برد، با کواچ تیم ششم جهان و تیم چهارم لیگ ملت‌ها شد و با کولاکوویچ سوم قهرمان قهرمانان.

نوع کوچینگ و تایم یک مربی با ذائقه بعضی ما ایرانی‌ها همخوانی ندارد. این بحث‌ها، چه مربی ایرانی باشد یا خارجی، همیشه هست. کاپیتان باید در زمین تیم را اداره کند. کاپیتان برای ایفای نقشش انتخاب می‌شود. تیم کاپیتان دارد و جایی باید با سرمربی صحبت کند، اما تحت فرمان سرمربی است. نمی‌شود نقش کاپیتان را حذف کرد.

این سال‌ها همیشه کاپیتان تحت فرمان سرمربی بود؟

بله. کاپیتان وظیفه‌ای دارد و آن را انجام می‌دهد. اگر بی‌تفاوت باشد می‌گویند چرا بی‌تفاوت است؟ رفتار کاپیتان نشان می‌دهد چقدر به تیمش مسلط است.

حالا می‌گویند سعید معروف به شما برای آمدن آلکنو به تیم ملی والیبال اوکی داده. یا حتی گفته می‌شود شما درباره سرمربی با ملی‌پوشان مشورت کرده‌اید!

من از شما می‌پرسم مگر اصل مشورت اشکال دارد؟ از بازیکن درباره مربیانی که با آن‌ها در باشگاه‌ها کار کرده‌اند، بپرسیم چه اشکالی دارد؟ ما برای تصمیم‌گیری همه عوامل را بررسی می‌کنیم که یکی از آن‌ها عملکرد مربی در تیمش است و بهترین افراد برای شهادت، بازیکنانی هستند که با آن مربیان کار کرده‌اند.

بچه‌های ما تقریباً با این سه مربی مد نظر ما کار کرده‌اند. این‌طور نیست که آن‌ها تأیید کنند، تمام است و نکنند، نه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.