بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

امیرحسین اصلانیان: در پرسپولیس حق نداشتم زودتر از بزرگترهای تیم دوش بگیرم ؛ رضا شاهرودی اجازه نداد چای بخورم!

امیرحسین اصلانیان: خط خوردن عابدزاده از تیم ملی به خاطر بحث کاپیتانی بود و به همین علت او را نبردند

نویسنده : پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : جمعه 16 خرداد 1399 | 20:00
امیرحسین اصلانیان

امیرحسین اصلانیان بازیکن پیشین باشگاه پرسپولیس در خصوص اهمیت رعایت احترام و سلسله مراتب در دوران حضورش در جمع سرخپوشان پایتخت صحبت کرد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

آقای امیرحسین اصلانیان! گویا بازیکنان تیم پرسپولیس به بازیکنی که تازه وارد تیم می شد، زیاد پاس نمی دادند. به یاد دارم می گفتند علی پروین از این بابت که به اصلانیان پاس داده نمی شود یا دیر پاس داده می شود، ناراحت است. چنین چیزی صحت داشت؟

بله پیش می آمد و اوایل طبیعی بود. چون من سرعتی بودم و می خواستم فرار کنم، اگر پاس به موقع داده نمی شد، در آفساید قرار می گرفتم. یادم است که در یک مسابقه هفت یا هشت بار استارت زدم که علی پروین سوت زد و با بازیکنانی که در میانه زمین بازی می کردند و سر توپ می زدند، صحبت تندی داشت و به آن ها گفت چرا پاس نمی دهید. ۶ ماه تمام آن ضربه ها و حرف ها را تحمل کردم.

ولی بازی می کردید؟

منظورم تمرینات است. علی پروین یک اخلاقی داشت که همیشه می گفت باید احترام بزرگتر حفظ شود و سعی می کردیم همیشه اینکار را انجام دهیم تا اینکه زمان بگوویچ همه چیز عوض شد و احترام ها کنار رفت و من هم آن آدم قدیم نبودم.

همه مهاجمان ایران از احمدرضا عابدزاده هراس داشتند اما شما در سن ۱۹ سالگی به عنوان یک مهاجم جوان در این تیم نیروی زمینی، جلوی عابدزاده هتریک کردید. درباره آن بازی کمی توضیح دهید.

آخرین بازی های تدارکاتی برای لبنان ۲۰۰۰ بود، از لیگ ۲ آقای طالبی فقط دو نفر را دعوت کرده بودند که یکی از آن ها مهدی شیری از برق و دیگری من بودم. از آنجایی که تیم در اردو بود و آقای طالبی مرا کامل ندیده بود و فقط یک بازی برابر تیم ملی جوانان مرا دیده بود. به همین علت با مسئولان نیروی زمینی هماهنگ کردند که دیداری با نیرو داشته باشیم. به من گفتند که شما در تیم خودت بازی کن تا من ۹۰ دقیقه شما را ببینم که ببینم مسافر ما هستیم یا نه. در آن بازی ۴ بر ۰ از تیم بزرگسالانی که قرار بود راهی لبنان شود، جلو افتادیم و منم گل هایی که باید میزدم را زدم. آقای عابدزاده هم افتخار ایران بود و هم خیلی دوستش داشتم. آدم وقتی به کسی که دوستش دارد گل می زد، جای خوشحالی دارد. فردا که اسامی را انتخاب می کردند، نه من و نه احمدرضا عابدزاده دعوت نشدیم. مرحله بعد که من و آقای عابدزاده همدیگر را دیدیم، رختکن پرسپولیس بود. تا مرا دید یاد آن صحنه ها افتاد و کمی ناراحت شد و گفت :” آمدی سانتر کنی، توپ گل شد و ما را خط زدند.” گفتم ببخشید منظوری نداشتم. خط خوردن آقای عابدزاده به خاطر بحث کاپیتانی بود و به همین علت او را نبردند. سربسته به این موضوع اشاره کنم، خود شما متوجه می شوید.

در رختکن پرسپولیس گویا رضا شاهرودی هم کاری کرد که شما نسکافه می خوردید؟

نه داستان از این قرار بود که در این داستان من این گیر افتادم و اگر می دانستم یک نفر جلویم است، قطعا همچین اتفاقی رخ نمی داد. از آنجایی که همه زیر دوش بوده و خسته بودند، ۱۵ چایی روی میز بود و منم یکی را برداشتم. آقای شاهرودی دنبال بهانه بود تا چیزی به من بگوید. گفت:” برای چی چایی برداشتی؟” گفتم:” چایی که زیاد است.” گفت:” نه باید منتظر بمانی تا بزرگتر ها بیایند.” گفتم:” باشه ببخشید.” خیلی ناراحت شدم چون فقط یک چایی بود. بعدها که با او رفیق شدم گفتم:” آقا رضا کسی نبود که، چرا چنین حرفی زدی؟” گفت:” باید بالاخره باید بفهمی که چگونه احترام بگذاری.” حالا ما شانس آوردیم که گیر قضیه احمدرضا عابدزاده نیفتادیم. قضیه ای که او منتظر بود تا تعدادی از جوان ها از زیر دوش بیرون بیایند و به یکباره آقای شاهرودی آمدند و گفتند:” نباید منتظر بمانی.” بعد دو تا کفی بیرون کشیدند.

فکر می کنم شما زرنگ تر بودید و از دوش انتهایی استفاده می کردید؟

آره قبلا هم گفته بودم. چون من قبلا هم گیر افتاده بودم و دوست نداشتم کفی مرا بیرون بکشند و می رفتم دوش آخری که خراب بود چون کسی مشتری آن نبود.

منبع: طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.