بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

مدال آور کشتی ایران در المپیک از سختی های زندگی می گوید؛دنبال پول پارو کردن نیستم

سعید عبدولی از سختی های زندگی می گوید؛ دنبال پول پارو کردن نیستم

نویسنده : مهدی فتح اله زاده
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه 25 مرداد 1395 | 9:37
المپیک - کشتی
خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

سعید عبدولی از آن دست افرادی است که از صحبت کردن با او خسته نمی شوی. آنقدر با انرژی است که از هر دری که سوال کنی جواب می دهد اما سختی ها و ناملایمات زندگی جنگجوی کشتی فرنگی را به گوشه رینگ برده است و شادابی گذشته را ندارد ماهنامه آلبوم ورزشی: سعید عبدولی از آن دست افرادی است که از صحبت کردن با او خسته نمی شوی. آنقدر با انرژی است که از هر دری که سوال کنی جواب می دهد اما سختی ها و ناملایمات زندگی جنگجوی کشتی فرنگی را به گوشه رینگ برده است و شادابی گذشته را ندارد و از ساز ناکوک زمانه می نالد.

سعید که خیلی زود و آن هم در ۲۰ سالگی قله های قهرمانی در جهان را فتح کرد، بعد از ناکامی در المپیک لندن و اتفاق هایی که همه ما آن را به خاطر داریم و پس از آن هم بازی های آسیایی از بی انگیزگی صحبت می کند؛ موضوعی که می تواند زنگ خطری جدی در راه رسیدن او به بزرگ ترین خواسته اش باشد؛ مدال المپیک. اما حالا باید علاوه بر تمرینات طاقت فرسا، مشکلات ریز و درشت زندگی متاهلی و هزینه های آن را هم به دوش بکشد. گفتگوی متفاوت و خواندنی با سعید عبدولی را  قبل از اعزام به المپیک در ادامه بخوانید.

اوضاع چطوره؟ همه چی خوبه؟

– خیلی خوب است و تمرینات را پیگیری می کنیم و مرحله به مرحله با برنامه ریزی کادر فنی برای حضور قدرتمند در المپیک آماده می شویم.

شورای فنی به عنوان تنها کشتی گیر به شما مجوز حضور مستقیم در المپیک را داده است. این انتخاب زودهنگام مانند شمشیر دو لبه است؛ همین که می توانی از این فرصت استفاده کنی و بی دغدغه برای حضور در المپیک آماده شوی یا اینکه بابت این انتخاب خیالت از نداشتن رقیب راحت باشد و دچار افت و بی انگیزگی شوی.

– رقیب که دارم، محمد بنا هم برایم رقیب می تراشد. خودش هم بارها اعلام کرده است که حضور هیچ کشتی گیری در المپیک قطعی نیست، حتی حمید سوریان. من هم دنبال فرار از تمرینات نیستم و اجازه هم نمی دهم پشتم باد بخورد. تا جایی که بتوانم تمریناتم را در حد عالی انجام می دهم و این انگیزه را برای خودم حفظ می کنم. خواست من تنها حضور در المپیک نیست و می خواهم مرغوب ترین مدال را بگیرم.

از المپیک چه می خواهی؟

– فقط مدال می خواهم، آن هم مرغوب ترینش. می خواهم بروم و بجنگم، نمی خواهم تماشاچی باشم. نمی خواهم تنها سیاهی لشگر و توریست باشم.

به اندازه خواسته ات تلاش می کنی و زحمت می کشی؟ کافی است تا این اندازه؟

– صد درصد، هر قدر بتوانم تلاش می کنم. البته همه تمرینات را بر اساس برنامه های کادر فنی دنبال می کنم و بعضی وقت ها هم خودم اضافه بر سازمان تمریناتی را انجام می دهم اما مراقب هستیم هم آسیب نبینم و هم اینکه دچار بیش تمرینی نشوم تا بدنم خالی نکند. سعی می کنم گام به گام و مرحله به مرحله پیش بروم تا در روز مسابقه در اوج آمادگی باشم.

بعد از سال ۲۰۰۹ که فرشاد علیزاده در این وزن مدال جهانی گرفت، ایران موفق به کسب مدال نشده است؛ از طرفی این وزن سخت ترین وزن است و مدعیان زیادی دارد. فکر می کنی می توانی موفق باشی؟

– میان وزن همواره جزو سخت ترین اوزان کشتی در جهان است. در وزن ۷۵ کیلوگرم کشتی فرنگی هم به تعداد همه مدعیان اوزان کشتی فرنگی مدعی و ستاره وجود دارد و همه عنوان دار جهان و المپیک هستند. من هم بعد از تغییر وزن از ۶۶ به ۷۵ کیلوگرم تمرینات زیادی را پشت سر گذاشتم و خدا را شکر تا به اینجا هم به نظرم خوب بوده ام اما باید باز هم بیشتر تمرین کنم تا بتوانم از سد آنها عبور کنم. همه مدعیان این وزن خیلی خوب هستند و کار بسیار سختی دارم.

حریفان اصلی ات چه کسانی هستند؟

– فکر کنم «کیم هیون وو» از کره جنوبی و «رومن ولاسوف» از روسیه بهترین های این وزن باشند. البته «کارنیکوف» قزاق را پیش از این با اختلاف شکست داده ام. «مارک مادسن» دانمارکی را هم در مسابقات جهانی باید شکست می دادم اما داوران اجازه ندادند. در حالی که من حمله می کردم و باید به حریفم اخطار می دادند، به من اخطار دادند. از طرفی پیش از کشتی با مادسن تنها ۵ دقیقه به من استراحت دادند و فرصت کافی برای استراحت و ریکاوری نداشتم. برنامه ام هم برای کشتی با مادسن نگه داشتن کشتی در وقت اول و حمله در وقت دوم بود که هر کاری کردم، بدنم توان نداشت؛ هر چند که حریفم هم کاری نکرد و با کمک داوران برنده شد.

به هر حال نام سعید عبدولی با این ناداوری ها عجین شده است و مثل اینکه هر سال یک سهمیه داری؟ در سه مسابقه مهمی که در سال های اخیر به میدان رفته ای با این مسائل درگیر بوده ای. خود را برای تکرار آن در المپیک آماده کرده ای؟

– نمی دانم چه بگویم. دیگر به این مسائل عادت کرده ام. همین مسائل ضربه زیادی به من زد و سبب بی انگیزگی ام شد؛ هر چند که بعد از بازگشت بنا و با صحبت هایی که با من داشت خیلی دلگرم و امیدوار شدم و می دانم با مراقبت بیشتر، خیلی راحت می توانم حریفان و حتی داوران را هم شکست دهم. باید هوشیارتر باشم تا همه را شکست دهم.

بعد از قهرمانی جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد

خاطرم هست بعد از مشکلاتی که داشتی، از کمک یک مشاور و روانشناس استفاده می کردی. هنوز هم این کار را می کنی و تمرینات ذهنی را انجام می دهی؟

– هر شب و هر زمانی که تمرین ندارم و بیکار هستم با خودم تمرینات ذهنی می کنم و با حریفانم کشتی می گیرم، به طوری که همه عضلاتم سفت می شود. وقتی با حریفانم در ذهنم کشتی می گیرم، به قدری متحمل فشار می شوم که حتی عرق هم می ریزم.

این موضوع به تو استرس وارد نمی کند؟

– اهل استرس و این حرف ها نیستم. همه تلاشم کسب خوشرنگ ترین مدال در المپیک است و با همه وجود برای رسیدن به این هدف حرکت می کنم. مگر اینکه دیگر زورم به حریفانم نرسد؛ تا به حال هم با حریفی روبرو نشده ام که برتر از من باشد و فقط به خاطر ناداوری شکست خورده ام.

بعد از مدال طلای مسابقات جهانی ۲۰۱۱ افت زیادی داشتی؛ هر چند می دانیم که چه ناداوری هایی در حق تو در بازی های المپیک و بازی های آسیایی شدت اما به نظر می رسد دیگر آن جنگجوی مسابقات جهانی ۲۰۱۱ نیستی؛ شاید هم یکی از دلایلش تغییر وزن بوده است. به نظر خودت علت چیست؟

– همان طور که گفتید اتفاق هایی که رخ داد مرا خیلی بی انگیزه کرد چرا که می دیدم هر قدر زحمت می کشم، در نهایت با ناداوری دود می شود می رود به هوا. از طرفی بعد از رفتن محمد بنا به صورت منظم در اردوهای تیم ملی شرکت نمی کردم و دست و پا شکسته تمرین می کردم که سبب شد از دوران آمادگی فاصله بگیرم. هر چند با وجود بنا هم برخی اوقات بی نظمی می کنم. (می خندد)

یعنی سعید عبدولی نیازمند یک مدیریت قوی برای بازگشت به دوران اوجش است؟

– بله؛ به نظرم تنها محمد بنا می تواند مرا به خوبی در مسیر درست قرار دهد. در سال های قبل هم که بنا نبود، کسی نتوانست مرا به خوبی هدایت کند. البته مشکلات خانوادگی هم که برایم پیش آمد، خیلی مرا از ورزش حرفه ای دور کرد و ذهنم را درگیر خودش کرده بود. متاسفانه اطرافیانم توقعات نابجای زیادی از من دارم که نمی توانم این توقعات را برآورده کنم. هر دفعه که به اردوی تیم ملی می آیم چیزی حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان هزینه می کنم. حالا اگر بخواهم ویتامین و پروتئین هم بگیرم که دیگر هیچ. هزینه های زندگی همراه با ۲ بچه سرسام آور است که زندگی را برای ورزشکار حرفه ای که درآمدی ندارد و تنها فکر و ذکرش باید ورزش کردن باشد، سخت می کند. چند روز پیش که در اردوی تیم ملی بودم از سازمان آب آمده بودند در خانه ام تا آب را قطع کنند که با وساطت همسایه ها به خیر گذشت.

بعد از قهرمانی جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد

به مسائل مالی خیلی اهمیت می دهی؟ خیلی پولکی هستی؟

– به هیچ عنوان. هر کس که فکر می کند من وضع مالی خوبی دارم، حاضرم همه زندگی ام به همراه نیمی از مشکلاتم را به او بدهم. از طرفی، من تا به حال به چه کسی و کجا گفته ام که به من پول بدهند؟ نه در شهر خودم و نه در هیچ جای دیگری. در کل مسابقات لیگ فقط در جام باشگاه های جهان آن هم به خاطر رقابت با حریفان خراجی کشتی گرفتم.

پس توقعت از زندگی خیلی پایین است؟

– همه به من می گویند با توجه به شناختی که مردم از تو دارند، حتی اگر در تهران هم برای حضور در شورای شهر کاندیدا شوی با توجه به اتفاق هایی که برایت رخ داده است، خیلی راحت رأی می آوری اما می دانم جایم کجاست و نمی خواهم این طور زندگی کنم. محبت مردم را دوست دارم اما نمی خواهم جایی بروم که پول در بیاورم. اصلا دنبال پول پارو کردن نیستم. می خواهم بعد از دوران قهرمانی جایی بروم که هیچ کس مرا نشناسد. به گوشه ای، بیابانی، جایی بروم چادر بزنم و برای خودم زندگی ساده ای داشته باشم. به هیچ عنوان دنبال زندگی تجملاتی نیستم. خیلی گوشه گیر و خانه نشین هستم. حتی وقتی به خانه می روم، فقط در خانه می نشینم و بیرون نمی روم که این موضوع سبب شده است روحیه ام خراب شود.

چند خواهر برادر هستید؟

– ۵ پسر و ۳ دختر هستیم.

از کرامت چه خبر؟ بعد از المپیک نوجوانان خیلی خبری از او نبود؟

– در شهر خودمان تمریناتش را پیگیری می کند. متاسفانه بعد از مسابقات نوجوانان و مدال هایی که گرفت، فکر کرد همه چیز تمام شده است و به قله افتخارات رسیده است اما به او مشورت دادیم که باید بیشتر زحمت بکشد.

دوست نداری وارد سیاست شوی؟

– خیلی از دوستان و آشنایان به من توصیه کرده اند اما می دانم جای من در سیاست نیست اما در کشتی می توانم مردم را شاد کنم. شاید خیلی ها زحمات و زجری را که در تمرینات و اردوها تحمل می کنم، نبینند اما همین که زحمت و تلاش من را در مسابقات می بینند و می دانند همه جانم را برای خوشحال کردن آنها می گذارم، برایم کافی است. از طرفی حضور در سیاست نیازمند تحصیلات بالا و تخصص است و منتخبان باید بتوانند پاسخگوی مردمی که به آنها رأی داده اند باشند. البته شاید بعضی ها بعد از انتخاب شدن به آن اهمیت ندهند و آن را فراموش کنند.

بعد از قهرمانی جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد

به ادامه تحصیل فکر کرده ای؟

– دانشجو بودم اما انصراف دادم. یعنی حوصله درس خواندن ندارم. از بعد از دوران کشتی گیری ام می ترسم که چطور باید خرج زندگی ام را تامین کنم. اگر از کشتی بروم خیلی از درآمدی را که الان دارم از دست می دهم. از طرفی خیلی از اطرافیانم از من انتظار دارند به آنها کمک کنم. همین مسائل و فکر و خیالات سبب شده است نتوانم فکرم را برای موفقیت در المپیک متمرکز کنم.

چند سالگی ازدواج کردی؟

– ۷ سال پیش و در ۱۹ سالگی متاهل شدم. در شهر ما رسم است که خیلی زود ازدواج می کنیم.

از زندگی متاهلی رضایت داری؟

– به هر حال زندگی متاهلی برای ورزشکار حرفه ای سختی های زیادی دارد. ورزشکاری که مجرد است، همه فکر و ذکرش تمرین و قهرمانی است اما من علاوه بر تمرین کردن باید به فکر تامین هزینه های زندگی همسر و فرزندانم هم باشم. همسرم خیلی از من حمایت می کند و مشوق اصلی ام است اما متاسفانه برخی اطرافیان توقعات بالایی از من دارند و انتظار دارند آنان را هم از نظر مالی حمایت کنم. نمی دانم چه فکری می کنند. مگر چقدر درآمد دارم که بخواهم هم هزینه زندگی خودم و هم دیگران را بدهم؟ متاسفانه پیش از سال نو اتفاقی برای خانواده همسرم رخ داد که او را از نظر ذهنی به هم ریخت و در زندگی خانوادگی ما هم تاثیر منفی گذاشت.

در خانه هم کار می کنی؟

– بله، در کارهای خانه کمک می کنم. هم ظرف می شورم و هم غذا می پزم. خیلی از غذاهایی که بقیه بلد نیستند، من درست می کنم. استاد درست کردن کباب کوبیده و غذاهای محلی هستم. مثل آب خوردن برنج درست می کنم. اصلا به آشپزی علاقه دارم.

تفریح خاصی هم داری؟

– اهل رفاقت و رفیق بازی نیستم. همه تفریحم خانواده ام هستند. حتی مقداری وسایل کمپینگ خریده ام تا وقتی به شهرستان می روم، با آنها به تفریح بروم اما آنقدر گرفتاری داریم که هنوز فرصت استفاده از آنها را پیدا نکرده ایم.

بعد از قهرمانی جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد

شنیده ایم در بازی های کامپیوتری هم ید طولایی داری و برای خودت مدعی هستی و برای بقیه کری هم می خوانی.

– (می خندد) عاشق بازی های کامپیوتری هستم. حتی ایکس باکش و پلی استیشن ۴ هم دارم اما چون بازی هایش خیلی گران است، به خاطر مشکلات مالی توان خریدش را ندارم. خیلی وقت است که دیگر بازی نمی کنم اما زمانی که بازی می کردم، یک روزه سخت ترین بازی که نیازمند حداقل ۱۰ روز زمان بود را تمام می کردم.

بیشتر چه بازی هایی انجام می دهی؟ به فوتبال هم علاقه داری؟

– فوتبال را دوست ندارم. از طرفی با توجه به روحیه جنگندگی و تهاجمی که دارم، علاقه زیادی به بازی های جنگی دارم و فقط این بازی ها را انجام می دهم.

زمان زیادی را در فضای مجازی صرف می کنی؟

– شاید در گذشته این طور بود اما حالا نه. چند سالی است که دیگر علاقه ای به فضای مجازی ندارم. متاسفانه مشکلات زیادی برای من ایجاد کرد، به همین خاطر فضای مجازی را بوسیدم و گذاشتم کنار. در حالی که صفحه رسمی خودم حدود ۱۰۰ دنبال کننده بیشتر نداشت اما شخص دیگری که به نام من صفحه زده بود و چند هزار دنبال کننده داشت که حتی سبب بروز مشکلاتی برای من و خانواده ام شده بود. حالا هم تنها از «واتس آپ»، آن هم برای ارتباط با خانواده ام و دیدن عکس فرزندانم وقتی در اردو هستم استفاده می کنم.

صحبت پایانی..

– از مردم خوب کشورمان خواهش می کنم در این مدت باقی مانده، فرزندان کوچک این مرز و بوم را دعا کنند تا بار دیگر بتوانند پرچم عزیز کشورمان را در مهم ترین رویداد ورزشی جهان به اهتزاز درآورند و مایه سرافرازی مردم ایران و شادی دل همه آنها شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.