بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

قصه المپیک | کمی مهر و احترام | کمی منطقی باشیم

نویسنده : تورج عاطف
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : یکشنبه 24 مرداد 1395 | 21:47
المپیک 2016
خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

نگاهی به داستانی از قهرمان المپیک و عبرت از آن

دنیای امروز ما پر از خشونت و جنگ و ضدیت ها است. دامنه این خونریزی دیگر نه تنها در خاور میانه بلکه حتی در قلب اروپا هم وجود دارد. حمله به مردم بیگناه بخاطر عقایدی که هیچ کس نمی داند از کدامین نمادی نشات می گیرد. دنیای ما پر از قضاوت های عجولانه و تفاوتهایی است که همه بی دلیل است. زیرا تنها انسان مهم است نه انسانیت.

رویداد المپیک که می رسد به خلسه ای می رویم. جائی که همه ملتها دست به دست هم در این رقابت شرکت می کنند و سعی می کنند ایده های بارون پیر دوکوبرتن را پیاده کنند که بالاتر و سریع تر و قوی تر ربطی به برتر بودن های نژادی ندارد. المپیک حکایت دوستی ها باید باشد. حتی اگر موقتی و کوتاه با آن برخورد کنیم. در رویداد المپیک رقابتهای تسلیحاتی و عقیدتی و ایدوئولوژی ها تبدیل به ورزشی می شود. جائی که دوستی باید شرط اول باشد. مبارزه جوانمردانه حرف اول را می زند و قهرمانی از آن یک ملت هست. هرچند حضور هم یعنی آن که ملتی زنده هست و نماینده ای دارد.

به قصه ای می پردازیم:

اشتون ایتن قهرمان ٢٨ ساله ده گانه ایالات متحده آمریکا است. او در المپیک لندن ٢٠١٢ قهرمان المپیک شد و مدال طلا را برای کشورش به ارمغان آورد.

بریانه تزن – ایتن نام آشنای دیگر در دنیای المپیک است. او قهرمان هفت گانه است که همسر ایتن قهرمان آمریکایی است و البته نکته جالب اینجا است که کانادایی است.

در جریان مسابقات هفت گانه اشتن با کلاه تیم ملی کانادا از همسرش پشتیبانی می کند. اتفاقی که باعث می شود به او لقب خائن بدهند.

اشتن در جواب این اتهام ها می گوید.

من تا به حال نماینده خوبی برای آمریکا نبودم؟ چه کار دبگری باید بکنم تا مورد احترام قرار گیرم؟ من تنها از کشوری حمایت کردم که همسرم را ساخته است. به چه دلیل باید شرمنده باشم؟ امیدوارم کمی منطقی باشید.

این حکایت دقیقا قصه المپیک است قصه عشق و احترام

ای کاش همه قضاوت های شخصی خود را کنار بگذاریم و بعنوان یک بیننده به قهرمانان المپیک و حتی شرکت کنندگانشان احترام بگذاریم. زیرا آنها با حضورشان و کسب سهمیه و حتی قهرمانیشان جاودانه هستند. چه ما با حسادتها و عقاید سیاسی خودمان بخواهیم آنها را نقد کنیم و بدتر از همه مورد اهانت قرار دهیم. اتفاقی که متاسفانه برای بسیاری از قهرمانان ما خصوصا برای سر کار خانم لیلا رجبی و کیانوش رستمی نابخردانه رخ داد. از یاد نبریم آنها همه گونه خوب بودند به جمله اتین بنگریم.

کمی منطقی باشیم.

ای کاش همگی این گونه بیاندیشیم.

کمی مهربانی می تواند معجزه کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.