رمزگشایی از شب تصادف ؛ گریه های قهرمان ملی پوش ایران
واکاوی ماجرای تصادف بهادر مولایی
اتفاقات عجیی قبل از تصادف مرگبار ملی پوش وزنه برداری ایران رخ داد.
پس از تصادف شدید بهادر مولایی در جاده هراز که به آسیب دیدگی شدید وی و فوت پدربزرگش منجر شد خیلی ها به دنبال واکاوی ماجرا هستند و این سوال مطرح است که چرا این قهرمان جوان شبانه تهران را به مقصد زادگاهش ترک کرده است.
آخرین اطلاعات از شب حادثه حاکی از آن است که بهادر مولایی پس از مطلع شدن از رای شورای فنی فدراسیون وزنه برداری به خانواده اش اصرار می کند که باید تهران را ترک کند و حتی یک لحظه هم نمی خواهد در پایتخت بماند.
روحیه خراب این ورزشکار حتی موجب می شود تا برخی چهره های وزنه برداری تلفنی در صدد آرام کردن او و انصرافش از سفر شبانه برآیند اما بهادر پایش را در یک کفش کرده بود می خواست به جاده مرگ گام بگذارد.
این قهرمان شب حادثه در تماسی با یکی از چهره های وزنه برداری با او درددل می کند و در حالی که به شدت می گریسته از برخی اتفاقات که به خط خوردن او منجر شده پرده برمی دارد.
گریه های بهادر مولایی تمامی نداشته و از ابتدای راه تا لحظه تصادف در این فضا قرار داشته و دست آخر آن اتفاق تلخ برایش رخ داد.