حمله بیرحمانه ” کیروش ” به ” جادوگر ” تبری بود که به کاخش زد ؛ ” کیروش ” دایه دلسوزتر از مادر نیست !
کی روش با توهین به علی کریمی خودش را از چشم بسیاری از هواداران فوتبال انداخت
کیروش دانسته یا نادانسته به کسی حمله کرد که زبان این روزهای مردم است. تیم ملی حتی اگر به جمع هشت تیم جام جهانی هم راه یابد دیگر زیبا و ارزشمند نیست. کیروش چه ناشیانه و بچه گانه این خبط و خطا را مرتکب شد.
علی کریمی با چهره ای تلخ و تهاجمی پا به مناظرهای گذاشت که علیرغم مستدل نبودن بخشی از صحبتهایش و یا عدم اشراف به یکسری از مسائل، توانست بار دیگر محبوبیتش را نشان داده و پرده ناپاکیها را کنار بزند. علی کریمی به قصد ویران کردن فدراسیون فوتبال و مردانش به ۹۰ رفت و توانست به خواستهاش برسد هر چند که کنترلی بر کلام و ادبیاتی که به کار میبرد نداشت، اما در نهایت تمام مناظره را به نفع خودش مصادره کرد چون خانه فوتبال از پای بست ویران است. کریمی حتی اگر بیش از این پرخاش میکرد، تپق می زد، اطلاعات اشتباه میداد آنقدر چهره فوتبال برای مردم روشن است که نیازی نبود تا کریمی چراغهای روشن دیگری بر زوایای تاریک آن بتاباند.
خردهای به علی کریمی نیست. کسی هم انتظار نداشت او همچون یک سخنور از خود و مواضعش دفاع کند. اما دبیرکل فدراسیون پنج ستاره آسیا بایستی با ادله و بدون شانتاژ و استفاده از تحریک حس میهن پرستی افکار عمومی، مچ کریمی را در نبرد چهره به چهره با همان ملایمت و لبخند میخواباند. تماشاگران برنامه ۹۰ این انتظار را هم نداشتند. آنها به خوبی ماهیت کسانی که در فوتبال کار میکنند را میشناسند. سیستم مدیریتی «پوتین – مدویدف» چیز بدیعی در ساختار مدیریتی فوتبال نیست. پلشتیها و فسادی برای اثبات آن گلویش را پاره میکرد، تازگی ندارد.
اما بخشی که هیچ کس نه انتظار داشت و نه قابل پیش بینی بود، حمله بیرحمانه کیروش به علی کریمی بود. راهی را که کیروش با پول و آسایش و «اولدوروم بلدوروم» برای خودش ساخته بود با یک پیامک آکنده از خشم و کینه نابود کرد. کسانی که به حق یا ناحق از او انتقاد میکردند برگ برندهشان را پیدا کردند. کیروش بازیکنی را «بزدل» خطاب کرد که در رک گویی و صراحت و حتی در توپ و تشر زدن به مردان سیاست هم همتا ندارد. نگاه حقیرانه و از بالا به پایین کیروش و دستیارانش به فوتبال و حتی رسانهها که از ابتدا وجود داشت، همچون چماق، بر سر ملتی فوتبالدوست کوبیده میشود تا او بتواند خواستههایش را عملی کند. بدون تردید کیروش دایه دلسوزتر از مادر نیست. این همه جار و جنجال و «الم شنگه» و قهر و آشتیهایی که به راه میاندازد بدون منفعت برای خودش و دستیارانش نیست و چه فدراسیون ضعیف و منفعلی که نمیتواند ترمز این همه تندروی را بکشد.
کینه ورزی کیروش آنقدر آشکار بود که بعید به نظر میرسد فدراسیون فوتبال بتواند بار دیگر حمایتش کند و یا پشت سرش سنگر بگیرد. کیروش دانسته یا نادانسته به کسی حمله کرد که زبان این روزهای مردم است. تیم ملی حتی اگر به جمع هشت تیم جام جهانی هم راه یابد دیگر زیبا و ارزشمند نیست. کیروش چه ناشیانه و بچه گانه این خبط و خطا را مرتکب شد. چقدر راحت تغییراتی را که در فوتبال ایجاد کرده بود از چشم مردم انداخت، چون او در کنترل کلام و رفتارش یک آماتور واقعی است. برای این فوتبال باید خون گریه کرد، شاید هم در این قبری که همه بالای آن زار میزنیم مردهای نیست. آیا این فوتبال باز هم قشنگ است؟
آی اسپورت