صحبت های عجیب و طنز تر از طنز آتیلا حجازی
طنزی در خصوص سخنان آتیلا حجازی سرمربی مستعفی نفت تهران
شوخی با صحبت های آتیلا حجازی سرمربی مستعفی تیم فوتبال نفت تهران که پس از کناره گیری از این تیم به زبان آورد.
آتیلا حجازی :
«این تصمیم من جای تعجب ندارد چون در تاریخ فوتبال ایران بارها ثابت شده که پدر من از مربیگری در تیمهای خوب و صدرنشین محروم بوده است. این قاعده درباره من هم صدق میکند و حالا به همه ثابت شده خانواده حجازی از هدایت تیمهای خوب محروم هستند. راستش را بخواهید من هم به همان مشکلی که پدرم با آن مواجه بود، دچار شدهام. نمیدانم خانواده حجازی چه گناهی مرتکب شدهاند که تیمهای دولتی سراغ ما نمیآیند و تنها باید به مربیگری در تیمهای خصوصی بسنده کنیم که با هزار و یک مشکل روبهرو هستند. من نه تنها چهره ویژهای در فوتبال هستم بلکه محبوبیت خاصی دارم؛ البته هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم.»
ملت خودتان شهادت بدهید. بنده طنزنویس روی این سخنان، چه چیزی بنویسم که از اصل خبر بامزهتر نباشد؟ صحبتهایی که جناب آتیلا حجازی بر زبان آوردهاند را بخوانید و از خودتان سوال کنید چرا یک مدیر باید به چنین آدمی اعتماد کند و تیم بدهد؟ از آن مهمتر اینکه چرا یک طنزنویس اصلا باید روی این حرفها طنز بنویسد! خودش طنز است دیگر!
مش پندار و دلاوران کوچه دلگشا
یک تشکری هم داشته باشیم از مسوولان باشگاه استقلال. چطور؟ عرض میکنیم. ظهر خبر زدند که طلب صمد مرفاوی پرداخت شده! بعد صمد مصاحبه کرده که چه پشمی؟ چه کشکی؟ کدام طلب؟ کی به من پول داده؟ کجا به من پول داده؟
بعد مش پندار مصاحبه کرده که ما نامه زدهایم برای فدراسیون که بعدا پول صمد را از مطالبات ما از فدراسیون پرداخت کنند! یعنی حیف که سی و هفت نفر تبر به دست اینجا سر ستون ما چنبره زدهاند! میبینید؟ طرف را صدا کردهاند که بیا پولت را بگیر بعد جای پول به او نامهای را نشان دادهاند که قرار شده طبق این نامه فدراسیون در وقت گل نی، بدهی شما را پرداخت کند! تازه بعدش هم خبرش را منتشر کردهاند که طلب او پرداخت شد و تمام! واقعا در این ستون جای پندار توفیقی خالی بود که استقلال معرفی کرد. حیف نیست از پندار در این ستون کمتر مینویسیم؟
هومن جعفری