یادداشتی در ستایش علی کریمی ؛ جادوگر حالا فساد در فوتبال را به زیبایی دریبل می زند !
کریمی رسانهای است كه موردتوجه قرار ميگيرد و مسوولان را به واكنش وادار می کند
علی کریمی رسانهای است که موردتوجه قرار میگیرد، مسوولان را به واکنش وامیدارد و حوزه عمومی را پشتوانه محکمش میبیند. جامعه به علی کریمیها نیاز دارد
در ستایش علی کریمی:
مورخ انگلیسی، تیموثی گارتُن در کتابش «ما مردم» درباره تغییرات سیاسی اروپای شرقی جملهای ماندگار دارد:
«گاهی اوقات، یک شانه بالا انداختن، یا حرفی که اتفاقی به زبان میآید، از صدها سخنرانی گویاتر است».
تصویر علی کریمی در فضای رسانهای فوتبال ایران همان شانه بالا انداختن هدفمند برای بیان نارضایتی از ابهامات فوتبال ایران است؛ ابهاماتی که آرامآرام قدرت برنامهریزی را از فوتبال ایران گرفت و روزمرّگی را جایگزین آن کرد. علی کریمی حالا یک رسانه است؛ رسانهای که بیرحمانه نقد میکند و پاسخ میخواهد. در روزگاری که رسانهها آرامآرام کارکردشان را از دست دادهاند و به روزمرّگی دچار شدند…
علی کریمی رسانهای است که موردتوجه قرار میگیرد، مسوولان را به واکنش وامیدارد و حوزه عمومی را پشتوانه محکمش میبیند. جامعه به علی کریمیها نیاز دارد تا ساخته شود.
پتر باستو، کارگردان مجارستانی فیلم «شاهد اصلی» ، صحنهای را خلق کرد که بیگمان درس بزرگی برای ما دارد. صحنهای در یک پارک تفریحات است که در «تونل وحشت سوسیالیستی»، مارکس، لنین، استالین و انگلس از تاریکی بیرون میآیند تا بچههای کوچک را بترسانند. میشود گفت همان کاری که بسیاری از ما میکنیم. فقط کافی بود در آن تونل باشیم تا بتوانیم تقصیر همهچیز را – تمام دردها، مشکلات، نارساییها، دردهای شخصی و بیمسوولیتیهایمان را- به گردن «دیگران» بیندازیم. حالا که از تونل بیرون آمدیم، متوجه شدیم که این بیرون، همهچیز آنطور نیست که تصور میکردیم. حالا متوجه شدیم این خودمان هستیم که باید فوتبال و سرزمینمان را بسازیم.
متوجه شدهایم که از این بهبعد خودمان مسوولیت زندگیمان را برعهده داریم و دیگر عذر موجهی نداریم که با آن وجدان معذبمان را آسوده کنیم و بگوییم همهاش تقصیر مدیران فوتبال و ورزش و کشور است. توسعه و پیشرفت چیزی نیست که خودش بیهیچ زحمت و تلاشی از راه برسد. چیزی است که باید برای به دست آوردنش جنگید. باید نارساییها را گفت و پاسخ خواست. باید مشکلات را دید و خواستار شفافسازی شد و همین است که راه رسیدن به توسعه، پیشرفت، شفافسازی و ثبات اینقدر دشوار است. علی کریمی این راه را به ما نشان میدهد.
حرفهای علی کریمی یک پیام مهم دارد؛ قانونگریزی آفت فوتبال کشور است. او از مسوولان میخواهد بردارهای ارکان مدیریت فوتبال ایران به یکسو حرکت کنند: شفافسازی و توسعه فوتبال. بهنظر میرسد در روزگاری که رسانهها ناامید شدند، علی کریمی ناامید نیست. رسانهها تصور میکنند اصلاحات در فوتبال به بنبست رسیده است. علی کریمی همانند بسیاری از رسانهها فکر نمیکند هر کاری کند، هر حرف انتقادی بزند، هر تلاشی برای پاسخگو کردن مدیران، وضع همیشه همانجور میماند. تغییری نمیکند. شخصی که سوال نمیکند و پرسشی ندارد، فکر هم نمیکند. افراد فکور کسانی هستند که بیشتر بهدنبال سوال و پرسش است تا پاسخ و البته به راحتی هر پاسخی را هم قبول نمیکنند. قدر علی کریمی را باید بدانیم چون اهل فکر است و میپرسد.
نکته مهم همینجاست. باید بدانیم چه کسانی تصمیم میگیرند، چه کسانی مدیریت میکنند، این افراد چگونه میاندیشند. پرسش این است که مدیران تا چه اندازه به جامعه و کشور تعلق دارند و تا چه اندازه جهان، اتفاقات دنیا و مسیر پیشرفت کشورهای دیگر را میشناسند. باید بدانیم تا چه اندازه با سیستم، قواعد، ساختار و قوانین آشنایی دارند. آیا با تربیت عقلی و تخصصی وارد عرصه مدیریت و نخبگی شدند یا تصادفی، فیالبداهه یا با رانت؟ ١۵مهر ١٣٩۶ مهدی تاج در نشست خبری در واکنش به اشتباهات مدیریتی در فوتبال جملهای کلیدی را بیان کرد:
«باید یاد بگیریم اگر اشتباه کردیم، استعفا بدهیم و عذرخواهی کنیم. اینها مسائلی است که باید به تدریج جا بیفتد. حداقل بیایند و بگویند اشتباه کردیم»
جمله مهمی است که باید ثبت شود. چنین شهامتی در مدیران فوتبال ایران وجود دارد؟
علی عالی
اعتماد