پنج گام برای « ایرانیزه کردن » بازیکنان دو ملیتی و «ویچ»دارها در ایران !
در مسیر ایرانیزه شدن مهمان های خارجی ؛ تسلیت؟ زلزله؟
سالهاست که فوتبال ایران میزبان مهمانهای خارجی است که اگر از کاریزما و اقبال عمومی لازم و کافی برخوردار باشند با فرآیندی به نام ایرانیزه کردن روبرو خواهند شد و سرنوشت آنها گریزی جز دست و پنجه نرم کردن با این فرآیند نخواهد داشت.
سالهاست که فوتبال ایران میزبان مهمانهای خارجی است که اگر از کاریزما و اقبال عمومی لازم و کافی برخوردار باشند با فرآیندی به نام ایرانیزه کردن روبرو خواهند شد و سرنوشت آنها گریزی جز دست و پنجه نرم کردن با این فرآیند نخواهد داشت. در این میان اگر از فرآیند سریالی ایرانیزه کردن «ویچ»دارهای کروات بگذریم، به فرآیند ایرانیزه کردن بازیکنان دو ملیتی خواهیم رسید که با حضور در تیم ملی ایران تن به فرهنگ امروزی سرزمین آباء و اجدادیشان دادهاند. اگر از امیرمسعود برومند با تابعیت لبنانی، پیر کارلو با تابعیت لهستانی و لیث نوبری با تابعیت عراقی بگذریم به فریدون زندی، امیر شاپورزاده، اشکان دژآگه، امید نظری، رضا قوچاننژاد، دانیال داوری، مهرداد بیتآشور و در آخر به سامان قدوس خواهیم رسید.
در اولین گام یادگیری زبان شیرین فارسی در دستور کار ایرانیزه کردن قرار دارد. یادمان نمیرود فریدون زندی در حاشیهی اردوی تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه با داود عابدی گفت:
«دیشب آمدم، خوش آمدم!!!»
پس از تسلط بر زبان مادری، درخشش مقطعی و قرار گرفتن در کانون توجهات با پیراهن تیم ملی، دومین گام در مسیر ایرانیزه کردن است که باعث گرایش به انتخابهای مادی و پشت کردن به مسیرهای پیشرفت خواهد شد. این مورد تقریبا برای تمام دو ملیتیهای تیم ملی ایران رخ داد. پیوستن فریدون زندی و امیر شاپورزاده به استیلآذین پنج ستارهی اواخر دههی نود (لیگهای نهم و دهم)، پیوستن اشکان دژاگه به العربی قطر (گرانترین بازیکن وقت فوتبال ایران با رقمی معادل ۶.۳ میلیون پوند)، پیوستن دانیال داوری به گراسهاپر زوریخ و پیوستن رضا قوچاننژاد به باشگاههای الکویت کیفان و الوکره قطر از جمله انتخابهای مادیگرایانه مخالف مسیر پیشرفت ستارههای دو ملیتی بود.
گام سوم در مسیر ایرانیزه شدن درگیر شدن با حاشیههاست که نمونهی بارز آن عکس معروف دانیال داوری در آستانهی جام جهانی ۲۰۱۴، عکس اشکان دژآگه و همسرش در جشن کریسمس در شهر برلین و در آغوش کشیده شدن رضا قوچاننژاد از سوی خواهرزنش ساره بیات است.
چهارمین گام در مسیر ایرانیزه شدن انتخاب یکی از غولهای پایتخت است که تأثیر قابلتوجهی در میزان محبوبیت ستارهها دارد. فریدون زندی که رسما به استقلال پیوست، امیر شاپورزاده تا چندقدمی پیوستن به استقلال پیش رفت، امید نظری از ترس نیمکتنشینی در پرسپولیس قید حضور در جمع سرخهای پایتخت را زد، گمانهزنیهای متوالی برای حضور اشکان دژاگه در پرسپولیس هنوز هم انجام میشود، رضا گوچی احتمال پیوستن به پرسپولیس را رد نکرده.
پنجمین گام که البته گام ویژهای است، رفتار به سبک یک ایرانی جنتلمن است که عملگرایی را فراموش کرده است و ظاهرگرایی را در دستور کار قرار داده است. درواقع یک ایرانی جنتلمن بیش از آنکه حقیقت را درک کند و در عمل مسائل و مشکلات را حل و فصل کند، سعی میکند دغدغهمندی خود را در شوآفهای خاص با رعایت فاصلهی ایمنی با دل حادثه به نمایش درآورد.
پانوشت: آخرین محصول فرآیند ایرانیزه کردن، سامان قدوس، ستارهی این روزهای لیگ سوئد و تیم ملی ایران است؛ ستارهای که در حاشیهی دیدار دوستانهی تیم ملی با تیم ملی ونزوئلا، در اوج بیخبری از اخبار سرزمین مادری و البته ناآشنایی با واژهی زلزله و البته تسلیت، وادار به گفتن تسلیت به ملت ایران شد و در نهایت آموخت برای پیشرفت در ایران باید موجسوار و شومن نامبروان بود. سامان قدوس در ساعات پایانی روز سهشنبه، ۲۳ام آبانماه، اقدام به گفتن تسلیت رسمی به ملت ایران به مناسبت درگذشت هموطنهای کرمانشاهی در زلزلهی روز یکشنبه در استوری اینستاگرام خود کرد.
آی اسپورت