سرِ هوادارانِ ” پرسپولیس ” را با اسامی گرم می کنند ؛ پرسپولیسی های نمک نشناس به یک هوادار متمول پناه برده اند !
علی اکبر طاهری و «جبر تاریخ»
اخبار حکایت از آن دارد که کار طاهری در پرسپولیس تمام است. آنها که به مددِ سامانههای کذایی لفت و لیسشان به راه بود، کلهشقیهای این مرد کوتاه قامت اما بلند همت را تاب نیاوردند.
اخبار حکایت از آن دارد که کار علی اکبر طاهری در پرسپولیس تمام است. آنها که به مددِ سامانههای کذایی لفت و لیسشان به راه بود، کلهشقیهای علی اکبر طاهری این مرد کوتاه قامت اما بلند همت را تاب نیاوردند. با هزار شامورتیبازی پای مدیر لایق را از ساختمان شیخ بهایی بریدند تا کفالت این طفل سرراهی باز به قضا و قدر سپرده شود. باز افسار شتر ریاست باشگاه را بر گردهاش افکندند و سرگردان رهایش کردند تا پس از چند سال نعمت، هفت سال قحطی و نکبت از راه برسد.
وزارت هم که باشگاه را نه اداره میکند و نه واگذار. فقط هرگاه تیم به ساحل امنی میرسد با یک تکان، باز این زورق بیناخدا را به میان امواج میافکند. امروز هم قصد کردند تا سر هوادار را با اسامی گرم کنند و عاقبت مهرهی انتصابیِ داورزنی و شیرازی و شرکا را بر صدر بنشانند. یکی مانند بهروز منتقمی؛ بیاثر و بیخاصیت و بیحساسیت و محبوب بالادستیها. نه پیگیر حق پخش میشود، نه برای بلیطفروشی شاخ و شانه میکشد، نه برای سامانه «شاخ» میشود. شیرازی هرچقدر کَرَمش است بدهد، ممنوندار هم هستیم.
از آنجا که بخت برگردد فالوده هم دندان میشکند این وسط بازیکنان هم هوس گربهرقصانی به سرشان زد. نمک نشناسانی که به سبب مشکلات مالی چند صباح در پرداختهایشان تاخیر افتاده، باز گندم رِی برایشان تلخ شد و پناه بردند به یک هوادار متمول اما احساساتی و دمدمی مزاج. که دوستیاش خاله خرسه را ماند و رفاقتش اتوبان یکطرفه را. بازیکنانی که مروت و مردانگی را به ثمن بخس بخشیدند و به قیمت شکستن میلیونها دل، یک دل را بدست آوردند. چه معامله پرضررری! چه غُبن فاحشی!
به قول شاعر:
«باکم از ترکان تیرانداز نیست
طعنه تیر آورانم میکشد!»
آی اسپورت
الان دادکانی که دو سال هم از طاهری بزرگتره گزینه مناسبی برای مدیر عاملی هست؟
کاملا درسته
فقط این اسامی رو میارن که هوادار رو سرگرم کنن و افرادی که خودشون میخوان رو بیارن