مهدی رحمتی و سری که هزار سودا دارد

پخش تصاویری از خداحافظی مک درموت با بازیکنان استقلال و عدم حضور رحمتی که به وضوح اختلافات این دو را عیان کرد بی‌تردید ما را به یاد وضعیت چهار سال اخیر مهدی رحمتی می‌اندازد. ضرب‌المثل «خود کرده را تدبیر نیست» یا «زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد»، بهترین توصیف‌ها برای وضعیت فعلی دومین گلر تاریخ تیم ملی از حیث تعداد بازی و کلین‌شیت است

بعد از خداحافظی عابدزاده، هیچ‎کس به اندازه مهدی نتوانسته بود خیال ما را از داشتن گلر شش‌دانگ در تیم ملی و جام جهانی راحت کند و ما می‌توانستیم از داشتن مهدی به خود ببالیم اما شرایط آنطور که فکر می‌کردیم پیش نرفت. بافلش‌بکی به گذشته می‌توان شرایط مهدی را سنجید.
چهار سال پیش و بعد از شکست تیم ملی در مقدماتی جام جهانی برزیل مقابل ازبکستان، مهدی رحمتی به قول خودش موقتا از بازی‌های ملی کناره‌گیری کرد.تصمیمی که علت آن هیچ‌گاه مشخص نشد که البته صحبت‌هایی مبنی بر مشکلات و اختلاف با برخی از بازیکنان تیم ملی از جمله جواد نکونام بوده یا مشکلات با کی‌روش یا حتی ترس از رقابت با گلر تازه‌وارد تیم ملی یعنی دانیل داوری. هرچه که بود این تصمیم به هیج‌وجه به مذاق کی‌روش خوش نیامد و عذر او را برای همیشه در تیم ملی خواست و باعث شد مهدی با هفتاد و هشت بازی ملی به راحتی و با یک تصمیم بچه‌گانه، جام جهانی را از دست بدهد. آن‌هم در حالی‌که سه دروازه‌بانی که سال بعدش راهی برزیل شدند تعداد بازی‌های ملی‌شان به چهل نمی‌رسید.

بعد از این اتفاق روزگار ناخوش مهدی رحمتی آغاز شد. جدایی از استقلال به دلیل اختلاف با قلعه‌نویی، سقوط آزاد به دسته یک همراه با پیکان که در آنجا هم با ابراهیم‌زاده به اختلاف خورد،بازگشت به استقلال همراه با پرویز مظلومی و اختلاف با او در پایان فصل که حتی منجر به مذاکره شبانه و مخفیانه رحمتی با فرهاد مجیدی برای قبول سرمربیگری توسط او شد. در زمان منصوریان هم مهدی مشکلات زیادی در تیم داشت یا به نوعی به وجود آورد. اختلاف شدید با خرمگاه در میانه فصل قبل که منجر به نیمکت‌نشینی چند هفته‌ای رحمتی شد و حتی او را تا آستانه خروج از استقلال پیش برد. در فصل جدید هم مهدی با منصوریان و مک‌درموت به مشکل خورد و با آنها اختلاف پیدا کرد.تا جایی‌که منصوریان در آخرین کنفرانس خبری‌اش صراحتا اعلام کرد که رحمتی را نمی‌بخشد.آن‌هم بعد از هفته کذایی استقلال که جرقه اختلافات که چیزهایی نیز از آن فهمیدیم، در جم رقم خورد و ادامه آن در آن شب مضحک در نود اتفاق افتاد که آثار تلخی برای رحمتی داشت.نیمکت‌نشینی محض که با آمدن شفر بدتر هم شد و مهدی دو ماه است که رنگ حضور در دروازه را ندیده است و حضور رقیب او یعنی حسین حسینی در تیم ملی هم شرایط او را سخت و سخت‌تر کرده است.

در ضمن صحبت‌هایی هم راجع به اینکه مهدی رحمتی باعث جدایی بازیکنان قدیمی استقلال از جمله برهانی، صادقی، نکونام، طالب‌لو، تیموریان و عمران‌زاده شده و همچنین ارتباط نزدیک او با باند م.ب در استقلال و همچنین دخالت در کار سرمربیان ادوار استقلال شنیده شده که شرایط مهدی را پیچیده‌تر می‌کند.

حال به متن بالا نگاهی بیندازید.کلیدواژه و سرفصل مشترک متن بالا کلمه‌ای به نام اختلاف است که رحمتی را به این وضع آشفته دچار کرده است و مقصر این روزگار تلخ فوتبالی او، فقط و فقط خود مهدی است. تصمیم‌های عجیب و خلقیات عجیب‌تر و خود را بزرگتر از باشگاه دانستن و دخالت در همه مسائل چه باربط و چه بی‌ربط، او را در تنگنا قرار داده و بیش از دوماه است که نیمکت‌نشین شده و بعید است شرایطش تغییر کند.

نمی‌دانیم آیا اگر مهدی رحمتی به گذشته بازمی‌گشت نیز چنین کارهایی را انجام می‌داد و چنین تصمیمات اشتباهی را می‌گرفت یا نه اما هرچه که هست یکی از بهترین دروازه‌بانان فوتبال ایران به حقش نرسید اما نه به خاطر جبر زمانه بلکه به خاطر تصمیمات و کارهای اشتباه که خود را به قعر چاه انداخت و حالا شرایط دشواری برای جدایی از این چاه دارد. حتی شاید رفتن از استقلال هم نتواند مشکلات رحمتی را حل کند. پس راه حل نجات او دست برداشتن از کارهای گذشته و تمرین و تمرین است تا شاید روزی راهی برای بازگشت باز شود هرچند که سخت به نظر می‌رسد.