سه موضوع اصلی در ماجرای ناکامی ” استقلال ” ؛ روش منسوخ شده منصوریان !
دلایل ناکامی استقلال: رد پای منصوریان
اگرچه با حضور سرمربی آلمانی نحوه بازی بازیکنان تیم استقلال کمی بهبود پیدا کرد اما تغییرات زیادی در این زمینه و نتایج تیم بوجود نیامد تا این پرسش در ذهن هواداران و حتی برخی کارشناسان پیش بیاید که آیا ریشه اصلی مشکلات فنی فعلی تیم استقلال و نتیجه نگرفتن این تیم فقط تغییر سرمربی بود؟
اگرچه با حضور سرمربی آلمانی نحوه بازی بازیکنان تیم استقلال کمی بهبود پیدا کرد اما تغییرات زیادی در این زمینه و نتایج تیم بوجود نیامد تا این پرسش در ذهن هواداران و حتی برخی کارشناسان پیش بیاید که آیا ریشه اصلی مشکلات فنی فعلی تیم استقلال و نتیجه نگرفتن این تیم فقط تغییر سرمربی بود؟
شاید بتوان تحلیل این مشکل را به ۳ موضوع اصلی مربوط دانست. اول روش منسوخ شده منصوریان در فوتبال امروز دنیا؛ روشی که شاید به نوعی برگرفته از روش امیر قلعهنویی در گذشته باشد. در این متد، منصوریان بازیکنانی را که در تیمهای پیشین خود تاثیر گذار و به اصطلاح ستاره بودند را جذب میکند تا امکان حضور آنها در تیمهای مدعی دیگر و رقیب از بین برود. در واقع او در بازیهای فصل به این دسته از بازیکنان چندان اعتماد نکرده و آنها نیمکتنشین میکرد یا حتی این بازیکنان از تیم کنار گذاشته میشدند. بازیکنانی مثل سانتوس، مومنی، شیخ ویسی و حتی نانگ در نفت تهران یا بیتسعید، مگویان، برزای و حتی پادوانی و حقدوست در استقلال جزو این دسته هستند. جذب این بازیکنان علاوه بر اینکه بار مالی سنگین روی دست باشگاههایی که منصوریان به عنوان سرمربی در آن فعالیت میکرد گذاشته در عمل بهرهوری زیادی هم برای تیم نداشته و باعث شده یکی از کارشناسان فوتبال چنین خریدهایی را به «شو آف» تعبیر کند. خریدهایی که منصوریان چه در نفت و چه در استقلال تقریبا بابت آنها پاسخگو نبوده است. مدیران عاملی هم که با او کار میکردند فقط به فکر جذب بازیکنان مدنظر این مربی بودند، بدون اینکه حداقل کمیته فنی تشکیل داده و از منصوریان بخواهند در این کمیته درباره دلیل خریدهای جدید یا بازیکنانی که از فهرست تیم خارج میکند پاسخگو باشد.
خریدهایی که این فصل تیم استقلال انجام داده بیشتر بازیکنانی هستند که در پستهای هافبک دفاعی و سانتر فوروارد بازی میکنند و همین موضوع باعث شده تیم از نظر مهرههای موثر یکدست در پستهای مختلف اصطلاحاً بالانس نباشد و حتی کادرفنی تیم مجبور شود به دلیل کمبود از بازیکنان در پستهای غیر تخصصی یا پستهایی که کارایشان کمتر است استفاده کند. این شرایط در تیمهای تحت هدایت منصوریان در ۲ فصل قبل و فصل گذشته هم وجود داشت اما شانسی که او آورد پشتوانه بازیکنان جوانی بود که باشگاه داشت و با جایگزین کردن آنها به جای بازیکنان باتجربهتر جواب هم گرفت اما در این فصل او دیگر نتوانست از این فرصت بهرهای ببرد.
موضوع دیگر که در ناکامیهای اخیر استقلال تا اینجا تاثیر زیادی داشته بازهم به تصمیم عجیب و غیرحرفهای منصوریان بر میگردد. استقلال در نیم فصل دوم فصل گذشته نتایج بسیار خوبی گرفت اما پس از شکست سنگین مقابل العین در لیگ قهرمانان آسیا منصوریان دچار یک اشتباه استراتژیک شد و به جای ترمیم و تقویت تیم برای فصل جدید، دست به تغییرات اساسی در تیمی زد که فصل گذشته غیر از بازی با العین عملکرد خوبی داشت و بهترین تیم از نظر کسب نتایج در نیم فصل دوم لیگ شانزدهم شد. اشتباه استراتژیکی که هنوز هم تبعات آن در استقلال قابل مشاهده است.
یکی دیگر از نوسانات اخیر استقلال را هم شاید بتوان به مک درموت مربوط دانست. مربی که به عنوان یک بدنساز جذب کادر فنی استقلال شد و اعتماد زیاد منصوریان به او باعث شد حتی نقشی فراتر از یک مربی بدنساز در تیم داشته باشد. مربی که در هفتههای ابتدایی لیگ شنیده میشد بازیکنان تیم دلیل مصدومیتهای زیاد خود را به نوع تمرینهای او مربوط میدانند.