عجیب است اگر این همه هوادار با دیدن چند خانم محترم مودب شوند !
وقتی بلیت فروشی بلد نیستیم !
با بلیت میروی ورزشگاه به داخل راه پیدا نمیکنی و آنهایی که بلیت ندارند راحتتر میروند تو! میروی نمایشگاه مطبوعات از ۴، ۵ در ورودی فقط یکی باز است.
درنتیجه نصف تهران را باید دور بزنی تا از تنها در ورودی به داخل بروی. میروی سینما ماشینت را باید ۶ تا خیابان دورتر پارک کنی چون آقای پارکبان اجازه پارک به تو نمیدهد (حالا بماند که شهرداری اعلام کرد چیزی به اسم پارکبان را به رسمیت نمیشناسد!) خلاصه همهجا اوضاع به قول عادل شیرتوشیر است. همین چند سال قبل که در ورزشگاه آزادی و سر بازی ایران-ژاپن ۵ نفر زیر دستوپا ماندند و ۵۰ خانواده عزادار شدند اما مگر ما درس عبرت گرفتیم؟!
دوستانی که میگفتند بانوان باید به ورزشگاه بروند روز پنجشنبه جو ورزشگاه آزادی را دیدند؟ خب چطور میشود این همه آدم بیتربیت ناگهان با دیدن ۴ تا خانم محترم باادب شوند؟ اگر شما به چنین معجزهای اعتقاد دارید که هیچ اما قبل از این غصه حضور بانوان سوری و پشت در ماندن بانوان ایرانی را بخوریم باید زیرساختها و فرهنگها را درست کنیم. باید کاری کنیم که تماشاگر ۳ ساعت پشت در نماند و با اعصابی خراب به ورزشگاه نرود. باید ۴ دستشویی داخل و خارج ورزشگاه درست کنیم و پارکینگها را سروسامان بدهیم وگرنه همین الان بانوان در مترو تهران داخل واگنهای آقایان میشوند و اتفاقی هم رخ نمیدهد.
این که ما هنوز بلد نیستیم بلیت بفروشیم و بلیت ۱۰ هزار تومانی ناگهان ۳۰۰ هزار تومان میشود مصداق بارز ضعف مدیریت و ضعف برنامهریزی است. به قول کیروش هروقت مغز یکسری از مدیران به اندازه فوتبالمان پیشرفت کند مسلماً حرفهایی برای گفتن خواهیم داشت ولی عجالتاً تا قبل از این اتفاق باید ببینیم چه کسانی و با استفاده از چه رابطهها و رانتهایی در فوتبال و بعضی از جاهای ورزشی پست گرفتهاند که این همه مشکل پیش پا افتاده وجود دارد.