اخبار فاشگوییهایی که بازار فریبکاران را داغ کرده است ؛ بازی دنیای جادوگرها ” فوتبال ” نیست !
به جادوگری رسمیت ندهیم!
جادوگر زنی که تیم را برنده میکند، جادوگر معروف شهر شمالی، جادوگری که پسرش را به یک تیم فرستاد، مربیهایی که جادوگر استخدام کردهاند، تهدیدهای جادوگران، دروازهبان ملیپوشی که با یک جادوگر کار میکرد و…. اینها فقط بخشی از خبرهای مربوط به جادوگران جورواجور این چند سال بوده است.
جادوگر زنی که تیم را برنده میکند، جادوگر معروف شهر شمالی، جادوگری که پسرش را به یک تیم فرستاد، مربیهایی که جادوگر استخدام کردهاند، تهدیدهای جادوگران، دروازهبان ملیپوشی که با یک جادوگر کار میکرد و…. اینها فقط بخشی از خبرهای مربوط به جادوگران جورواجور این چند سال بوده است. احتمالا منظور از جادوگران هم همان دعانویسهای قدیمی هستند. همیشه نوعی اغراق هم در این خبرها هست. از همان اغراقهایی که برای جذابتر کردن روایتهای روزمره استفاده میشوند: «جادوگر تهدید کرد که با سه گل شکست میخورید و هر سه گل با اشتباه داور قبول میشود و این اتفاق افتاد». اتفاق افتادناش را هم از قضا باید به پای جادوگرنوشت. از دل همین اغراقها و رسمیت بخشیدنها، جادوگری به کاسبیاش در فوتبال و البته جاهای دیگر ادامه میدهد. جادوگران کارنامه و رزومه میسازند و آدمها و مربیهای بیشتری را با علامت سوالهای همیشگی پیرامونشان فریب میدهند.
آنها کاسبان همین فاشگوییهای بزرگ هستند. فاشگوییهایی از جادوگری؛ که انگار نتایج تیمها را تحت تاثیر قرار داده، یا تیمی را برنده کرده، یا تیمی را انداخته، دروازهبانی را ملیپوش کرده یا از تیم ملی بیرون کرده. فاشگوییهای همراه با اغراقی که جادوگران را از جایگاه فریبکار به جایگاه خارقان عادت و معجزهگران میرساند و دایره کلاهبرداریشان را بزرگتر میکند. این خبرهای افشاگری بزرگ، بخشی از همین بازار فریبکاری میشوند. شاید بعضی از بازیکنان و مربیان و تیمها هم از همین فریبخوردهها باشند. اشکالاش در از دست دادن پولی است که میتوانست در راه بهتری هزینه شود و در کلاهبرداری، نه در خارج از زمین رقم خوردن نتایج بازیها. بازی دنیای جادوگرها فوتبال نیست، اگر این دنیا وجود هم داشته باشد و جام را هم هیچوقت به جادوگرها ندادهاند.