قائدی کدام مسیر: گرانترین بازیکن دنیا یا یاغی پرسپولیس
چالش قائدی پدیده های جوان فوتبال ایران
مهدی قائدی به تازگی از حضور در تمرینات استقلال منع شده است.
برای مواجههای مسوولانه با ستاره جوان این روزهای فوتبالمان، پدیده بوشهری استقلال، مهدی قائدی. ستاره هجده ساله با تکنیک ناب جنوبیاش اولین فصل حضور در استقلال را تجربه میکند. محبوب هواداران آبی است و در اوج توجه رسانهها قرار دارد. خام است پس کمی میترسیم و نگران آیندهاش میشویم. وقتی خشمگین میشود و دست سرمربی باتجربه تیم را به خاطر بازی نکردن پس میزند، وقتی تعداد فالوئرهای اینستاگرام و مصاحبههایش در مجلات و تعداد «من»هایی که در مصاحبهها استفاده میکند افزایش مییابد با تمام وجود نگرانش میشویم. یاد گوهر نابی مثل «پیام صادقیان» میافتیم که چه امیدهایی به او بسته بودیم و چگونه امیدهای مشترکمان، آینده خودش و دلخوشیها و آرزوهای ما برای او همه بر باد رفت.
این همه نام در ذهنمان رژه میروند و باری از غم و حسرت بر دلمان مینشیند. دیگر وقتش رسیده که چارهاندیشی کنیم. فکر کنیم چه باید کرد و چه نباید کرد تا این ستاره خوشاستیل، این پدیده ریزنقش با تکنیک بینظیرش در حمل توپ و ضربه به آن راه را گم نکند و به ناکجا نزند. چه کار باید کرد بی آن که به غرورش بربخورد و احساس احترام کند تجربیات دلسوزان و پیشکسوتان را جدی بگیرد. به نظر میرسد آن چه ضروری است احساس مسوولیتی همگانی است. تمامی عوامل موثر در فوتبال این مملکت باید همکاری و همبستگی داشته باشند تا بتوانیم از پتانسیلهای موجود در جامعه نهایت استفاده را ببریم.
رسانهایها باید نقششان را بیش از پیش در این روند جدی بگیرند. باید بدانند که میتوانند به سادگی، جوانی خام و احساساتی را که در آستانه تغییر بزرگی در زندگیاش قرار دارد به هر سمتی سوق بدهند. این که چگونه دربارهاش خبر کار کنند و چگونه بازیها و عملکردش را پوشش میدهند و چگونه با او مواجه میشوند. پیشکسوتان و بزرگان این فوتبال در قبال قائدی و قائدیها مسئولند و باید نقش و تاثیرشان را بر ستارههای جوان به یاد داشته باشند. هواداران و دلسوزان یک تیم باید بدانند که چقدر تشویق و یا نقدشان روی سرنوشت و مسیر یک ستاره جوان میتواند تاثیرگذار باشد. مربیان و همتیمیها باید مسئولیتشان در قبال همبازی جوانشان را بفهمند. مدیران و مسوولان باشگاهها چه هنگام تنظیم قرارداد و چه در جریان و طول مسابقات باید به نقش حساسی که بر عهده دارند و مسوولیتهایشان در این زمینه واقف باشند.
کاسهکوزهها را بر سر جوانان شکستن هنر نیست. اگر بناست برخوردی درست و ریشهای داشته باشیم و دلسوز و متعهد عمل کنیم از همین امروز باید به فکر پدیدههایی باشیم که هنوز از کف نرفتهاند و میتوانند آینده فوتبال این سرزمین باشند و برای این مردم و خودشان افتخار کسب کنند. باید مهدی قائدی را دریابیم. این خطا و اشتباه و حاشیهآفرینی باید زنگ خطری باشد برای این ستاره کمنظیر و با استعداد و تک تک ما که تمام تمرکزمان را بر پیشرفت و مسیری درست در این راستا بگذاریم.
مهدی قائدی میداند که چه چیزهایی میتواند در انتظارش باشد. او میداند گاه با گذشتن از دلخوشیها و احساسات لحظهای میتوان شادیها و موفقیتهایی دائمی و بزرگ را تجربه کرد. میداند و باید یاد بگیرد که با تمرکز کردن به سطح فنی خود هر مربی و هر تیمی را میتواند مجبور کند تا او را چنانچه سزاوارش است در ترکیب اصلی قرار دهد. همینطور که تا امروز پیش آمده و با زحمت و تمرکز و آموختن زیاد به اینجا رسیده، باید با زحمت و انرژی بیشتری راه موفقیت را طی کند. او هم مانند ما ستارگان بسیاری را به یاد میآورد که نخواستند یا به اندازهای که باید تلاش نکردند، مراقب گنجی که در اختیار داشتند نبودند و به بدن و روح و آرزوهای خود احترام نگذاشتند و چند سال بعد دیگر کسی حتا نامشان را نیز به خاطر نیاورد. میدانیم مهدی قائدی از ستارگانی که تبدیل به حسرتی بزرگ برای خودشان و ما شدند نیست و مصاحبههایش در این یکی دو روز نشاندهنده عزم جدیاش برای بازگشت و پیشرفت است؛ اگر خودش بخواهد .