راه رفتن در «خرابههای پرسپولیس» دردی را دوا نمیکند ؛ مرثیه خواندن برای این «امپراتوری سقوط کرده» بیفایده است !
خرابههای تیم فوتبال پرسپولیس
خیلی زمان لازم نبود تا «خیریت» پیش آمده برای پرسپولیس را متوجه شویم. تیمی متلاشی شده، سقوط کرده و از هم پاشیده، نتیجه «خیر و صلاحی» بود که علاقمندان به فوتبال درکی از آن نداشتند و اما مدیران این تیم به خوبی معنی آن را بلد بودند و برای هوادارانشان رقم زدند. مرثیه خواندن برای این «امپراتوری سقوط کرده» بیفایده است.
خیلی زمان لازم نبود تا «خیریت» پیش آمده برای پرسپولیس را متوجه شویم. تیمی متلاشی شده، سقوط کرده و از هم پاشیده، نتیجه «خیر و صلاحی» بود که علاقمندان به فوتبال درکی از آن نداشتند و اما مدیران این تیم به خوبی معنی آن را بلد بودند و برای هوادارانشان رقم زدند. مرثیه خواندن برای این «امپراتوری سقوط کرده» بیفایده است. اینکه امیدوار به بازی برگشت باشیم یک «خودفریبی» محض است. دروغی است که باید به خودمان بگوییم. از همان دروغهایی که همیشه به خودمان گفتهایم. از همان خوابهای طلایی است که سعی میکنیم ببینیم. ما با دنیای واقعیتها کاری نداریم. واقعیت برای آنهایی است که با منطق و علم سر و کار دارند. دنیای حقیقی برای کسانی خوب است که قانون را میشناسند و اجرا میکنند، برای ما که در دنیای «انشااله و اما و اگر» زندگی میکنیم و چشممان را روی نظم و قانون بستهایم تا همین جا رسیدن هم شاهکار است.
واقعیت فوتبال ما همین است. این بار گریبان پرسپولیس را گرفت و مدتهاست که در حال خفه کردن استقلال است. دو تیمی که روزگاری باعث فخر و مباهات بودند امروز به سرنوشتی محکوم هستند که جز سقوط نامها حاصلی برایشان ندارد. استقلال سپیدرود رشت را با حداقل نتیجه میبرد، «روزبه چشمی»، «مک درموت» را با فراخترین لبخند بر چهره در آغوش میکشد. درموت که هیچ سنخیتی با استقلال ندارد و به خواب هم نمیدید روزگاری روی نیمکت تیم بزرگی مثل استقلال بنشیند و بازیکنان از داخل زمین برایش «قلب» بفرستند جانشین مردی است تا که تا همین چند روز قبل هواداران برایش «میمردند». حتما منصوریان هم در فراموشخانهاش این تصاویر را دیده است. آن سوی میدان مهدی طارمی قربانی زد و بندهای پشت پرده فوتبال است. یعنی هیچ کس در فوتبال ایران متوجه مسیر اشتباهی که طارمی، وکیلش، مدیر برنامههایش و … طی کردند نشد؟ فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال کشور، هیات فوتبال استان تهران، مدیر عامل باشگاه پرسپولیس، محمود خوردبین، برانکو ایوانکوویچ، رسانهها و خودیها و غیرخودیها نفهمیدند و نپرسیدند که چی شد و چی گذشت؟ چرا در قبال این «فاجعه» هیچ کس حرفی نمیزند و همه سکوت کردهاند؟ در این سکوت سنگین بهترین قربانی طارمی است که ندانسته و بیاطلاع زمانی که مصاحبه شونده کلمه «خیریت» را در دهانش میگذارد، آن را تکرار میکند تا فاصله عشق و نفرت را به سرعت نور بپیماید. در این سناریوی تلخ، طارمی هم یکی از مقصران است اما نه به اندازه آنهایی که وی را سپر بلا کردند تا جان سالم از این داستان زشت به در ببرند. راه رفتن در «خرابههای پرسپولیس» دردی را دوا نمیکند. برای کسانی که سطحی به فوتبال نگاه میکردند بحث آبی و قرمز و نرسیدن به افتخارات آسیایی ادامه خواهد داشت، اما برای آنهایی که فوتبال را «میفهمند» به زانو درآمدن استقلال و پرسپولیس دردناک و تلخ است.