شبِ دروغ از یاد هیچ ” استقلالی ” نخواهد رفت ؛ حقیقتی مهیب و تلخ که شاید ارزش کشف کردن نداشت !
بزرگترین شکست تاریخ استقلال
نود دوشنبه شب ، ۲۷-۲۸ شهریور، حیرت انگیز و باورنکردنی بود. شوی بلندی با صحنه گردانی عادل فردوسیپور ، نقش اولی یک صدا (علیرضا منصوریان) مثل فیلم مشهور “هر” ، و با چند نقش مکمل، درخشانترینشان امیر عباسی ملکی، عضور هیئت مدیره استقلال که با حضور ناگهانی پشت خط نود، پردهها را کنار زد
نود دوشنبه شب ، ۲۷-۲۸ شهریور، حیرت انگیز و باورنکردنی بود. شوی بلندی با صحنه گردانی عادل فردوسیپور ، نقش اولی یک صدا (علیرضا منصوریان) مثل فیلم مشهور “هر” ، و با چند نقش مکمل، درخشانترینشان امیر عباسی ملکی، عضو هیئت مدیره استقلال که با حضور ناگهانی پشت خط نود، پردهها را کنار زد؛ مردی که اگرچه عادل فردوسیپور را آقای چیز خطاب میکرد، اما تصور اولیه از سادگی ظاهری خود را با افشای جملات خصوصی سرمربی تیم در جلسه هیئت مدیره کاملا از بین برد و چنان بازی را در دست گرفت که شاید همین حضور کوتاه چند دقیقهای در برنامه نود تومار این مدیر و سرمربی و هیئت مدیره را در هم بپیچد.
نود ویژه ناکامی استقلال با حضور دیرهنگام و صحبتهای سیاستمدارانه رضا افتخاری آغاز شد؛ اما آغاز اتفاقات، حضور علی منصوریان روی خط نود بود. او بعد از سه هفته سکوت مطلق و قهر با رسانهها برای دفاع از خود در نود حاضر شد؛ اما طبق معمول اشتهای وافرش به صحبت و کلمه سازی، کارش را خراب کرد. در واقع برای منصوریان به عنوان یک سرمربی حرفهای بهتر بود که در ساعت ۱:۳۰ روز قبل از مهمترین بازی فصلاش، خوابیده باشد اما او دم به تلهای داد که درواقع برای گیر انداختناش طراحی نشده بود؛ اما او به اصرار و به مرور پای خود را به طنابی وارد کرد که در پایان برنامه او را معلق و سروته پیچ و تاب میداد.
منصوریان، با وجود خودداری افتخاری از صحبت درباره جزییات، مدتی طولانی رشته کلام را در دست گرفت و باز به هیئت مدیره تیمش انتقاد کرد و گفت زیر بار حذف رحمتی و جباری از تیم نمیرود؛ اما بعد از اشاره او به نام امیر عباسی ملکی، عضو کم سروصدای هیئت مدیره، این چهره جدید اردوی استقلال روی خط آمد تا طوفانی چند دقیقهای حتی باعث بهت مجری برنامه نود شود که طبعا در همه این سالها گوشش از این حرفها پر است.
ملکی که سابقه آشنایی ورزشی نویسهای قدیمی با او به اوایل دهه ۱۳۷۰ شمسی برمیگردد، در شرایطی که مهدی رحمتی هم روی خط بود، تاکید کرد که علت کنار گذاشته شدن گلر استقلال درخواست منصوریان بوده و حتی گفته: «رحمتی بعد از پنالتی جم (گل دوم) شادی کرده است.» جمله آنقدر تند و در جهت مخالف حرفهای منصوریان بود که بعد از این حرف شاید سکوتی چند لحظهای کل ایران را فرا گرفت و بعد وقت گردشدن چشمها از تهمت بزرگی بود که اثباتش به معنای افشای دروغ از سوی سرمربی استقلال بود. در این لحظات حتی عادل هم تته پته می کرد و جالب اینکه مهدی رحمتی هم از این جمله استفاده کرد: «من که هنگ کردم!»
اما دوباره منصوریان که هنور تلفن را قطع نکرده بود، روی خط برگشت و حالا وقت اثبات این بود که ملکی دروغ میگوید؛ درحالیکه رحمتی به روشنی در جبهه مخالف سرمربی استقلال قرار داشت و حتی با لحن بدی پاسخ توجیههای منصوریان را داد که نتیجه اش یک قهقهه بلند از سوی ملکی بود . رفتار باورنکردنی آقای عضو هیئت مدیره که مشتاش را به سرمربی زده و حالا میخندید. از این به بعد، بازی تغییر کرد. حالا منصوریان به دنبال قسم دادن و شاهد گرفتن افتخاری و تاکید روی این نکته بود که پشت بازیکنانش را خالی نکرده ولی افتخاری تا لحظههای پایانی از تایید سرمربی تیماش خودداری کرد و نهایتا، کمی قبل از تیتراژ طوری منصوریان را تایید کرد که ملکی هم از دست او دلخور نشود، درحالیکه سرمربی آبیها بین واگویه ها یکی دوبار از رفتن حرف زد و در نهایت برای فوتبال مملکت ابراز تاسف کرد؛ جملاتی کم تاثیر برای تسکین استقلالیها که چند روز بعد از شکست تیم ناگهان و بیرحمانه از پشت پرده و مناسبات عجیب و غریب تیم مطلع شدند.
این حقیقتی بود مهیب و تلخ که شاید ارزش کشف کردن نداشت. حقیقتی که در پس رویارویی تلفنی سرمربی، مدیرعامل، کاپیتان و عضو هیئت مدیره باشگاه به نمایش گذاشته شد؛ آدمهای مهمی که در یک نمایش غیرقابل باور، در مدتی کوتاه پر و بال هم را چیدند تا چای زشت طاووس بیرون بزند و شب طرفداران میلیونی باشگاه بزرگ استقلال را خراب کند. آنها قطعا صبح را خشمگین آغاز کردند و در انتظار اخبار جدید خواهند ماند. خبری که اگر در آن نشانههایی جدی از عملگرایی نباشد عواقب سنگینی برای وزارت ورزش و رییس مجمع باشگاه خواهد داشت؛ چرا که به قول نویسندهای، این نمایش یک ساعته تلاشی برای رقم خوردن بزرگترین شکست تاریخ باشگاه استقلال بود. باشگاهی که بیش از هرچیز به گذشته و سنت و کلاس متفاوتاش افتخار میکند و آدمهای بزرگ باسواد و شریفی مثل پورحیدری و حجازی را مایه تفاخر و سمبل خود میداند. برای آنها استقلال همیشه استقلال خواهد ماند؛ اما شب دروغ یقینا از یاد هیچ کدامشان نخواهد رفت.
بیایید نسبت به هویت و تاریخ این باشگاه بزرگ بی تفاوت نباشیم آقای وزیر! صادق که باشیم جماعت بزرگی از شما و بی عملیتان دلخور و اندوهگیناند. حالا که در کمال تاسف منتخبین شما در پیشگاه هواداران مردود شدند، این آخرین فرصت شماست که به آنها اثبات کنید که به ارزشهای ورزشی و البته اجتماعی احترام میگذارید.
آی اسپورت