بازگشت ناگهانی و شگفت انگیز ” جادوگر ” ؛ کریمی باید میپذیرفت ؟
چالشهای علی کریمی در نفت: جادوگرانه
گویا چرخ سرنوشت میخواهد هرطور که هست جادوگر را هرچه سریعتر به ردای سرمربیگری برساند و حالا کریمی مثل قهرمانهای داستانهای کلاسیک باید خودش سرنوشت را رقم بزند.
گویا چرخ سرنوشت میخواهد هرطور که هست جادوگر را هرچه سریعتر به ردای سرمربیگری برساند و حالا کریمی مثل قهرمانهای داستانهای کلاسیک باید خودش سرنوشت را رقم بزند. بازگشت علی کریمی به نفت تهران به عنوان سرمربی حتی ناگهانیتر و شگفت انگیزتر از حضور چندماه قبلش در این تیم بود. انگار دست سرنوشت کریمی را که قید نفت را زده بود رها نکرده و میخواهد کار ناتمام را به پایان برساند و آن رساندن جادوگر به صندلی مدیریت یک تیم است.
کریمی چگونه مربی است؟
تا وقتی سوت اولین مسابقه تیم نفت تهران به صدا درنیاید و حتی چند هفته بعد از آن نمیتوان قضاوت درستی درباره سبک و سیاق مربیگری علی کریمی داشت؛ اما آن چه مشخص است این که کریمی به عنوان یک مدیرفنی پا به دنیای مربیگری میگذارد. مدیرفنی البته به آن معنایی که سرمربی حاکم و همه کاره مسائل فنی مربوط به تیم است. مربی بازیکنان را انتخاب، با آنها قرارداد میبندد و قیمت گذاری میکند. کریمی قطعا از کاریزمای خودش برای ساختن جایگاه مدیریتی محکم در تیم استفاده خواهد کرد و بعید است که او در دوران مربیگری آنقدر تغییر کند که در مسائل فنی تحت تاثیر فشارهای خارجی قرار بگیرد. اما این که کریمی از منظر تفکرات فنی چه دیدگاه و فلسفهای دارد؟ سوالی است که باید برای رسیدن به پاسخ آن صبر کرد.
چالش های یک جادوگر
اما کریمی به عنوان سرمربی تیم نفت چه چالشهایی پیش رویش دارد؟ او در اول فصل و در اولین حضورش در نفت بازیکنانی را به سلیقه خودش انتخاب کرد. هرچند لیست خرید کریمی متشکل از ستارههای در حال افول بود اما این امیدواری وجود داشت که بازیکنانی مثل پیام صادقیان، حمید علیعسگر و مهدی دغاغله بتوانند تحت یک فضای انگیزشی به سطح مطلوب رسیده و بتوانند تحت هدایت جادوگر بدرخشند. اما با رفتن کریمی این بازیکنان و چند بازیکن دیگر که توسط کریمی به تیم اضافه شده بودند یا خودشان رفتند یا توسط حمید درخشان سرمربی جانشین او کنار گذاشته شدند. در عوض بازیکنان جدیدی به تیم اضافه شدند که در میان آنها همبازیان کریمی هم هستند. محمد نصرتی که با کریمی در تیم ملی و پرسپولیس همبازی بوده است. همچنین بازیکنان دیگری مثل محسن بنگر و هاشم بیگ زاده به تیم اضافه شدهاند. نکته جالب این جا است که بازیکنانی که کریمی مدنظر داشت و الان نیستند همه در پستهای هجومی بازی میکردند اما بعد از او درخشان بیشترین خریدها را در منطقه دفاعی انجام داد.
نفت صفر کیلومتر و نفت در رده سیزدهم
زمانی که علی کریمی در ابتدای فصل هدایت نفت تهران را به عهده گرفت این تیم یک تیم صفرکیلومتر بود اما امروز این تیم از ۵ بازی ۵ امتیاز کسب کرده است که با توجه به مشکلات عجیب این باشگاه نتیجه خیلی بدی هم به حساب نمیآید. نکته قابل توجه اما این است که با وجود اضافه شدن بازیکنان باتجربه به خط دفاع نفت این تیم ۸ گل در این بازی خورده درحالی که تنها ۵ گل به ثمر رسانده است. آمار ۵ گل در ۵ بازی نفت نیز با درخشش عیسی آل کثیر که سه گل برای تیمش به ثمر رسانده محقق شده است. این در حالی است که این تیم تعدادی از بازیکنان تهاجمیاش مثل صادقیان، علی عسگر و دغاغله را از دست داده است.
با این وصف آیا کریمی کار راحت تری با این نفت پیش رو دارد؟
آیا تیمی که درخشان به آن چند بازیکن باتجربه اضافه کرد پتانسیلی بالاتری برای موفقیت دارد یا تیمی که کریمی در ابتدای فصل بسته بود؟
…تا نیم فصل
شاید برای شناخت سبک و سیاق مربیگری کریمی باید تا نیم فصل صبر کرد. علی کریمی با این شرط هدایت نفت تهران را پذیرفت که صاحبان جدید باشگاه پول لازم را خرج کنند. او حالا با این قول مساعد روی نیمکت مینشیند و اگر اتفاق دیگری نیفتد او در نیم فصل میتواند با جذب بازیکنان مورد نظرش تا حدودی به ترکیبی که میخواهد برسد.
کریمی سرمربی موفقی می شود؟
خیلیها این سوال را میپرسند که آیا کریمی مربی موفقی خواهد شد؟ چرا که تحلیلهای امروز تنها برپایه شناختی است که دوران بازی کردن و شخصیت علی کریمی وجود دارد. بیشک کریمی برای موفقیت در راه جدیدی که پا به آن گذاشته کار آسانی ندارد. او خوب میداند که فوتبال فراموش کار است و ممکن است نتایج ضعیف در مربیگری حتی خاطرات رویایی دوران بازی کردنش را هم تحت تاثیر قرار بدهد.
اما چرا نسبت به موفقیت کریمی نوعی خوش بینی عمومی وجود دارد؟
شاید به این خاطر که کریمی تا قبل از این چه در زمین فوتبال و چه در جنبههای اجتماعی یک انسان کاملا موفق بوده است. با وجود آن که خیلیها همیشه سعی کردهاند او را بیتفاوت و بیانگیزه نسبت به پیشرفت و جاه طلبی نشان بدهند؛ علی کریمی پلههای مهم پیشرفت و ترقی را طی کرده است. چه در پرسپولیس و چه در تیم ملی. در الاهلی و سپس حضور در بایرن، بازگشت به پرسپولیس، بازگشت به تیم ملی، حضور در شالکه در سالهای پایانی فوتبالش و … کریمی در تمام این مراحل یک ستاره پر فروغ بوده است. او شاید نشان ندهد اما آنقدر انگیزه و جاه طلبی دارد که سرمربی تیم بحران زده نفت شود. مثل همان موقع که با تمام انگیزه به پرسپولیس بازگشت تا بازیکن سال آسیا شود یا وقتی که در بایرن به تمرینات طاقت فرسای فیلیکس ماگات تن داد و تاب آورد و به موفقیت رسید.
کریمی باید میپذیرفت یا نباید میپذیرفت؟
کریمی باید هدایت تیم نفت را میپذیرفت، چون او بخشی از فوتبال ایران است. فوتبال ایران به تجارب و تواناییهای او نیاز دارد. کریمی آنقدر باهوش هست که بداند ریسک بزرگی کرده است که تیمی بحران زده را در اولین فصل مربیگریاش تحویل گرفته است. درباره اینکه کریمی استعدادش را دارد یا نه را هم میتوان گفت که او استعداد مربیگریاش را در سالهای آخر فوتبالش تا حدودی روی نیمکت پرسپولیس نشان داده است. کریمی پا به دنیا بیرحم مربیگری در فوتبال ایران گذاشته است و اگر هنوز عصای جادوییاش قدرت داشته باشد میتواند از هم اکنون هوادارانش را برای رقم خوردن روزهای جذاب آماده کند.
ورزش سه