اصرار استقلال بر یک تصمیم غلط ؛ تاکتیکی که نتیجه نداد!
اجراى فوتبال مالكانه استقلال نتیجه نداد
۴ بازى و تنها ١ گل. اگر شما سرمربى تیمى بودید که در خط حمله شهباززاده،بیت سعید، قربانى، انصارى و قائدى و پشت سر آنها شجاعیان، جباروف را در اختیار داشت، چه توجیهى براى تعداد گل زده تیمتان داشتید؟
خوشبینها نتایج ضعیف استقلال را به شروعهاى ضعیف على منصوریان در لیگ ربط مىدهند و با خود گمان مىکنند استقلال او دوباره و همانند فصل قبل اوج خواهد گرفت. بدبینها اما نظر دیگرى دارند.
بگذارید به نیم فصل اول فصل گذشته برگردیم. استقلالى که از پنجره نقل و انتقالات محروم شده و بختیار رحمانى را هم از دست داده است. على منصور اما از فرصت بدست آمده بهترین استفاده را ببرد و تصمیم گیرد بار دیگر رو به فوتبال «رى اکتیو» روى بیاورد که در نفت تهران به خوبى آن را اجرا مىکرد. تصمیم درست او پیروزى در دربى و کسب عنوان نایب قهرمانى را برایش در همان سال اول حضور به ارمغان مىآورد. ٩٠ دقیقه مقاومت در زمین العین مىتواند صفت «موفق»را لایق تیم او کند. واکنش منصوریان اما این بار در برابر بحران نبود مهرههاى کلیدىاش نادرست است. او تصمیم بر تغییر تاکتیک دفاعى تیمش مىگیرد و رو به دفاع «نفر به نفر» مىآورد که یکى از روشهاى منسوخ شده تدافعى دنیا به شمار مىآید.
شکست ۶-١ و فشار انتقادات رسانهها،پیشکسوتان و هواداران، منصوریان را بار دیگر در موقعیت تصمیم گیرى براى فصل جدید قرار مىدهد. تصمیم او اما باز هم غلط است. او غافل از تجربه ناموفق تیمش در اجراى فوتبال مالکانه در نیم فصل اول سال گذشته،٣ هافبک طراح را جذب مىکند. هفته اول با یک شکست ١-٠ همراه مىشود. منصوریان اما همه چیز را به نبود ٣ مهره جوان و البته تأثیر گذار تیمش ارتباط مىدهد. هفته دوم با یک تساوى ٠-٠ خانگى پایان مىیابد. او اما اینبار تیمش را بخاطر اجراى فوتبال مالکانه تحسین مىکند و کسى نیست که بپرسد چند تیم در فوتبال ایران وجود دارد که در برابر تیمهاى عبدالله ویسى مالک توپ و میدان نباشد، وقتى که ویژگى تیمهاى او واگذاردن توپ به تیم حریف است؟
هفته سوم و یک نیمه اجراى بازى مالکانه و یک نیمه تحت فشار تراکتور، اولین برد فصل را براى او و تیمش همراه دارد و سرانجام در هفته ۴ و در حضور همزمان هر ٣ هافبک طراح، استقلال در برابر تیم منظم دایى کارى از پیش نمىبرد.
سوالى که باید از کادر فنى استقلال پرسید این است که به راستى چند درصد موقعیتهاى نه چندان پر شمار تیم شما در ۴ هفته اخیر روى نقشههاى هجومى از پیش طراحى شده شما در تمرینات و چند درصد آن روى استعداد فردى هافبکهاى طراحتان بدست آمده است؟ آیا اساساً شما و تیمهایتان توانایى اجراى فوتبال مالکانه را دارید یا صرفاً ابزار آن را جذب کردهاید؟ آیا مىدانستید که کارلوس کىروشى که او را الگوى خود قرار دادهاید، در تمام دوران فعالیتش فوتبال رى اکتیو را ارائه داده و هرگز فلسفه مربیگرى خود را تحت تاثیر نظرات دیگران تغییر نداده؟ اصلاً با خود فکر کردهاید چرا هافبکهاى طراح کلاسیکى چون کریمى، نورى، جبارى، مسلمان، رفیعى و حتى شجاعیان هیچگاه حضور مستمر و ثابتى در تیم کىروش نداشتهاند؟