حرفهای نسنجیده و تلخ یک پرسپولیسی که شعلههای جنگ هواداری را روشن کرد ؛ صابون میناوند قبلا به رخت قرمزها هم خورده بود !
وقتی خبری از اخلاق نیست!
در یک برنامه تلویزیونی «مهرداد میناوند» بازیکن اسبق پرسپولیس به شوخی و جدی با خنده و بامزگی و طنز، به نظر خودش؛ حرفهایی در مورد مربی و بازیکن تیم رقیب به زبان آورد و شعلههای جنگ هواداری را روشن کرد.
در یک برنامه تلویزیونی «مهرداد میناوند» بازیکن اسبق پرسپولیس به شوخی و جدی با خنده و بامزگی و طنز، به نظر خودش؛ حرفهایی در مورد مربی و بازیکن تیم رقیب به زبان آورد و شعلههای جنگ هواداری را روشن کرد. آن هم در مقطعی که هواداران تیم ها به جای تشویق تیمهای مورد علاقه شان با سلاح زبانشان مرده و زنده یکدیگر را از دم تیغ میگذرانند و انبار سرریز شده از خشم های پنهان و ناکامیها منتظر جرقهای است تا انفجاری مهیب به پا کند.شوخی های نا به جا و بی مورد و نیش دار میناوند کافی بود تا مدیران باشگاه استقلال هم به دنبال تنظیم شکواییه باشند و هیزم بیشتری به این آتش اضافه کنند.
در کنار حرفهای نسنجیده و تلخ مهرداد میناوند که همبازی سابقش و دروازه بان استقلال را نشانه گرفت و یادآور روزهای ضعف و شکست استقلال بود، عدم واکنش از سوی مجری جوان برنامه تلویزیونی هم قابل توجه است. البته صابون مهرداد میناوند قبلا به رخت قرمزها هم خورده بود و وی در هنرنمایی دیگری کسوت ها را زیر پا گذاشته بود و با تقلید صدا و ادا از خجالت قرمزها هم در آمده بود. اینکه چرا مجری یک برنامه تلویزیونی و عوامل پشت صحنه برنامه درصدد اصلاح کار او بر نیامدند و یا توضیحی در حین برنامه ندادند جای سوال بیشتری دارد تا رفتار میناوند. مجری برنامه اصرار دارد که منصوریان مربی خوبی است یا نه؟ نقد فنی جایگاهی در چنین برنامه ای ندارد.مخاطب عام تلویزیون هم که به دیدن برنامه های نازل عادت دارد و سطح سلیقه اش به پایین ترین حد ممکن رسیده این رفتارها را ناشی از شوخی های مرسوم بین فوتبالی ها می داند و یا آنقدر منفعل است که حتی متوجه عمق موضوع نمی شود. اما اینکه چرا ما نتوانستیم از بطن فوتبالمان اسطوره های بی بدلی خلق کنیم و یا اینکه چرا نمی توانیم اسطوره شویم و اسطوره بمانیم از همین رفتارها ریشه میگیرد. از همین اشخاصی که باید پایه اسطوره شدن را محکم میکردند ولی به جای اسطوره شدن به چهره هایی مدخوش در نزد مردم بدل شدند. آبشخور محو شدنها و از یاد رفتنها به همین رفتارهای سخیف و «چیپ» باز میگردد.
بنابراین واکنش تند و ستیزه جویانه و مقایسه ای مردم عادی و هم علاقمندان به فوتبال در قبال مبالغ دستمزدها و دریافتی ورزشکاران کاملا طبیعی و به حق است. ورزشکاری که سابقه حضور در تیم ملی را دارد، در جام جهانی به میدان رفته، چند سالی را در اروپا «کجدار مریز» دوران فوتبالی اش را سپری کرده، حد و مرز شوخی و مزاح و متلک و طعنه را نمیداند. از سوی دیگر مجری هم در موقعیت کاملا منفعل و تنها در مقام پرسشگری که «کول» سوالاتش را باید مطرح کند، تا از چارچوب های خشک برنامه های قدیمی خارج شود، به ایفای نقش عامه پسند و مدیر پسندش میپردازد.
مجری که نه پاسخ میهمان برنامه را رفع و رجوع می کند نه حساسیت های موجود بین دو تیم پایخت را می شناسد، نه و اشرافی بر خط قرمزهای استقلال و پرسپولیس دارد در یک برنامه زنده تلویزیونی آتش بیار معرکه هم میشود. تردید نداشته باشید که اگر یکی از بازیکنان استقلال هم به این برنامه آمده بود به راحتی در همین مسیر پرسنگلاخ و بی محتوا قرار میگرفت. در محکمه افکار عمومی که این روزها میناوند را آماج حملاتشان قرار میدهند فراموش نکنیم رسانه عریض و طویلی مثل تلویزیون هم با ساخت برنامه هایی که هیچ عایدی و خروجی ندارد متهم ردیف دوم است. رسانه ای که الزامات اخلاق رسانه ای را به راحتی و با پوشیدن نقابی به نام شوخی به سخره میگیرد.