با صعود تیمملی به جامجهانی موج جدید مهاجرت فوتبالیستهای ایرانی آغاز شد
فوتبالیست ایرانی بخر، پاداش بگیر
با صعود تیمملی فوتبال ایران به جامجهانی فرانسه، موج جدید مهاجرت فوتبالیستهای ایرانی آغاز شد، بازیکنانی که به واسطه بازیهای درخشان در تیم ملی راهی لیگهای اروپایی شدند و چند سالی در اروپا حضور داشتند. از بوخوم و آرمینیا بیلهفلد گرفته تا گل سرسبد باشگاههای اروپایی بایرن مونیخ. بوندسلیگا البته تنها مقصد فوتبالیستهای ایرانی نبود، لیگ برتر انگلستان، لالیگا، سریآ، بوندسلیگای اتریش و لیگ یونان مدتها میزبان بازیکنان ایرانی بودند، اما بعد از مدتی اروپا از فوتبالیستهای ایرانی خالی شد تا کارلوس کیروش مجبور شود برای ایران لژیونرسازی کند و از همینجا بود که پای دورگهها و مهاجرها به فوتبال ایران باز شد.
با صعود تیمملی فوتبال ایران به جامجهانی ، موج جدید مهاجرت فوتبالیست های ایرانی آغاز شد، بازیکنانی که به واسطه بازیهای درخشان در تیمملی راهی لیگهای اروپایی شدند و چند سالی در اروپا حضور داشتند. از بوخوم و آرمینیا بیلهفلد گرفته تا گل سرسبد باشگاههای اروپایی بایرن مونیخ. بوندسلیگا البته تنها مقصد فوتبالیستهای ایرانی نبود، لیگ برتر انگلستان، لالیگا، سریآ، بوندسلیگای اتریش و لیگ یونان مدتها میزبان بازیکنان ایرانی بودند، اما بعد از مدتی اروپا از فوتبالیستهای ایرانی تیمملی خالی شد تا کارلوس کیروش مجبور شود برای ایران لژیونرسازی کند و از همینجا بود که پای دورگهها و مهاجرها به فوتبال ایران باز شد.
کیروش تحولی عظیم در فوتبال ایران ایجاد کرد، دو صعود پیاپی به جامجهانی، دستیابی به یک سبک خاص در بازی، بیش از ۴ سال شکستناپذیری در آسیا و افزایش چشمگیر لژیونرهای ایرانی همه از دستاوردهای مربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران است. کیروش نشان داده در این سالها اوست که حرف اول و آخر را در فوتبال ایران میزند، او برای فدراسیون تصمیم میگیرد، در برنامهریزی سازمان لیگ دخالت میکند، بنیان تیمهای ملی را دگرگون میکند و صدالبته برای چنین فردی تصمیمگیری در امور بازیکنان کار سادهای بهنظر میرسد.
اگرچه سرمربیتیمملی هرگز به صورت مستقیم برای بازیکنی تصمیمگیری نکرده است، اما او به خوبی میداند چگونه بازیکنان را در مسیر مدنظر خودش قرار دهد. به عنوان مثال وقتی بهترین هافبکهای ایرانی در بازی مقابل ازبکستان روی نیمکت مینشینند و علی کریمی، نیمکتنشین دیناموزاگرب به ترکیب ثابت تیم ملی راه پیدا میکند، کیروش سرمربیتیمملی به صورت واضح پیامی را برای همه فوتبالیستهای ایرانی صادر میکند؛ اگر حضور در تیم ملی را میخواهید، به اروپا بروید! خروجی این مساله همین میشود که رامین رضاییان، احسان حاجصفی و کاوه رضایی بلافاصله راهی اروپا میشوند. مسعود شجاعی که از اولین روزهای کارلوس کیروش در تیم ملی با او کار کرده این نکته را به خوبی میداند و برای همین است که سالهای اخیر با کمترین دستمزد در یونان بازی میکند اما حاضر نیست به ایران برگردد و دریافتهای دو میلیاردی داشته باشد؛ درست همان مسیری که آندو رفت و نتیجه بدی از آن گرفت. البته مسیر دعوت به تیم کیروش فقط از اروپا نمیگذرد و لیگهای خارجی به مراتب اولویت بهتری نسبت به لیگ برتر ایران دارند، حتی لیگ ستارگان قطر یا لیگ مهجور کویت یا دسته دوم پرتغال.
رامین رضاییان برای حضور در تیمی ناشناخته در بلژیک حاضر میشود تست بدهد، کاوه رضایی بیسروصدا و با دستمزدی ناچیز به بلژیک میرود، احسان حاجصفی با کمترین دستمزدش در ۱۰ سال گذشته راهی لیگ یونان میشود و مسعود شجاعی با ارزانترین قیمت در خدمت باشگاه یونانیاش است. رامین پیشنهادی نزدیک به ۳ میلیارد تومان از ایران داشت، کاوه رضایی رقم تمدید قراردادش با استقلال ۲ میلیارد تومان بود، حاجصفی بدون چانهزنی یک میلیارد و۷۰۰میلیون از سپاهان میگرفت اما همه این بازیکنان قید پول را زدند تا در تیم کیروش در سال جامجهانی حضور داشته باشند.
در طرف مقابل، این اصرار کیروش با لژیونر شدن ایرانیها سود کلانی را به جیب باشگاههای اروپایی میریزد. به عنوان مثال حاجصفی با ۲۱۰هزار دلار راهی یونان شد، این رقم بدون کسر مالیات است، رقمی کمتر از ۸۰۰ میلیون برای بازیکنی که استقلال به راحتی ۲ میلیارد تومان برای او پرداخت میکرد، رضاییان و کاوه هم به همین شکل لژیونر شدند، بازیکنان ارزشمند با دستمزدهای نازل. این اولین لطف کیروش به اروپاییها بود، در سال منتهی به جامجهانی تمایل اروپاییها به جذب بازیکنان ایرانی یک دلیل دیگر هم دارد؛ پاداش صعود به جامجهانی مسالهای است که باشگاهها را به جذب بازیکنان ایرانی متمایل کرده است، رقمی که اگرچه چندان چشمگیر نیست اما تاثیر جالبی دارد. فیفا به باشگاهها برای هر ملیپوشی که در جامجهانی حضور داشته باشد رقمی بین ۴۰ تا ۵۰ هزار دلار پرداخت میکند. حالا برای مثال دستمزد حاجصفی را بررسی میکنیم، کسر ۵۰هزار دلار از قرارداد ۲۱۰ هزار دلاری او نشان میدهد باشگاه یونانی در حدود ۱۶۰ هزار دلار برای حاجصفی هزینه کرده، در حالی که این بازیکن به راحتی ۵۰۰ هزار دلار ارزش دارد. به زبان سادهتر کیروش راهی را ساخت که اروپاییها بازیکنان ایرانی را به ارزانترین شکل ممکن در اختیار داشته باشند، چیزی شبیه استثمار در عصر نوین فوتبال.