بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

قناری به خاک افتاد ؛ مرد صدامخملی ایران از امجدیه تا قطعه نام آوران …

عطاالله بهمنش ؛ مردی كه صدايش غوغايی در كائنات به راه می انداخت

نویسنده : خبرگزاری فوتبال ایران
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 تیر 1396 | 12:28
عطاالله بهمنش - عطاء الله بهمنش

نمی دانم بیستون چه خبر است امشب یا فرداشب توی امجدیه چه هنگامه ای است. این دو ، میعادگاه نخست مرد صدامخملی ایران بود. او اگر دو بار در زندگی متولد شد ، هردو در این اقلیم بوده است

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

نمی دانم بیستون چه خبر است امشب یا فرداشب توی امجدیه چه هنگامه ای است. این دو ، میعادگاه نخست عطاالله بهمنش مرد صدامخملی ایران بود. او اگر دو بار در زندگی متولد شد ، هردو در این اقلیم بوده است ؛ در کرمانشاه . پسر صفرعلی خان و مرضیه قد انداخت. و در امجدیه ، عطاالله بهمنش ، مردی که صدایش غوغایی در کائنات راه می انداخت . نه ، اما فردا نیز اقلیمی دیگر به هست و نیست او اضافه می شود؛ قطعه نامداران. چه کسی برای جنازه او سخن می گوید . چه اعتماد به نفسی باید داشته باشد که در حضور او به فارسی وزین سخن بگوید؟ می دانم از زیر تابوت گوش می دهد که واژه ها را همچون فرهاد کوهکن بتراشی . واژه ها فرزندان او بودند . فرزندان مردی که یک روز در دهه بیست در تقابل با سربازان انگلیسی ، چهارصدمتر را دوید و قهرمان شد. فردا به گمانم چهارصدمتر نهایی اش را می دود. اما این بار روی شانه مردمش . بار اول اگر به پابرهنگی دوید . این بار پیچیده در شولای کفن ، برای امجدیه پیر دست تکان می دهد و می رود که از خط پایان اش بگذرد . حکیم قرن بیستمی ما را بگذارید امان بگیرد روی دوش شماها مَردم . که هرگاه قهرمانی روی دوش شما بود، او به زیبایی تمام حماسه ای ساخته بود. که حماسه در اصل ، خود او بود. آواز یا آوازه خوان؟ آوازه اینک از نقال خسته جانی ست که از بیستون‌ آمد و در کرانه های امجدیه اش آرام گرفت. فردا بگذارید در مینو، صدایی صاف کند و برای استادش احمدایزدپناه ، برای ستاره اش عباس تنیده گر و برای تهمتن اش غلامرضا تختی ، آخرین سووشانش را بخواند. دونده زیبای من. گزارشگر اساطیری من. فردوسی از صدا افتاده ی من . بگذارید این بار به آسودگی گزارش کند آخرین سکانس مرگ را ؛عطاالله بهمنش ، از امجدیه تا قطعه نام آوران. و تارهای صوتی اش را در موزه ها بگذارید که آیندگان بفهمند که فردوسی در مردم ایران تکثیر می شود

 

نویسنده : ابراهیم افشار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.