هم بخریم، هم بفروشیم! پولمان را دور نریزیم!
استقلال و سپاهان و خریدهای کلان؛ چه توقعی از بازیکنان داریم؟ نسازيم تا بخريم! بخريم تا نسازيم!
در مقابل پولهای کلان که به بازیکنان معمولی میپردازیم، از اینان چه توقعی داریم؟ به پیشرفتشان فکر میکنیم و برای ترقی کردنشان برنامه میریزیم یا چون گرانبهایند و گران خریداری شدهاند، از هر زحمتی معافشان میداریم و ساقهایشان را لای پنبه و زرورق میپیچانیم؟
۱- مصداقی حرف بزنیم و به موارد مشخصی اشاره کنیم! تکلیف تیم استقلال با خرید باورنکردنیاش چیست؟ منصوریان برای بهتر بازی گرفتن از داریوش شجاعیان، برای استفاده کامل از تکتک ریالهایی که برای انتقال او هزینه کرده است، چه برنامهای دارد؟ راستی تکلیف دفاع گرانقیمت سال پیش چه شد؟
در نگاه کادر فنی استقلال، به ویژه از نظر مربی کاربلدی به اسم «میک مکدرموت» که حرفهای درجه اولی در کار خودش – بدنسازی- شناخته میشود، میان شجاعیان و بقیه چه تفاوتی وجود دارد؟ «چکشخور»ی شجاعیان بیشتر است یا کمتر؟ شجاعیان را برای تحمل بیشترین فشار آماده باید کرد یا نه؟
او را مرکز ثقل مهمترین لحظهها و مرد کلیدی پیچیدهترین صحنه باید خواست یا هوایش را باید داشت که آب در دلش تکان نخورد!
۲- استقلال باز هم از این پرسش و پاسخها دارد! منصوریان باز هم از این بازیکنان متفاوت که باید زیر بار مسئولیت بیشتری بروند و فشار زیادتری را تحمل کنند، دارد! یکی به نام سجاد شهباززاده! دیگری به اسم امید ابراهیمی! سومی هم امیدی است امیدآفرین که نورافکن است! چهارمی هم میلاد زکیپور که سال پیش به سرنوشت مجتبی حقدوست و محسن کریمی دچار نشد! چه خوششانسی!
سخن کوتاه! باید از شهباززاده گلزن درجه اولی ساخت! باید از شجاعیان هافبک گلزنی ساخت! باید از امیدهای استقلال – ابراهیمی و نورافکن- بهترین زوج میانی را پدید آورد!
گرانترین بازیکنان، باید اهل قبول و مرد انجام مهمترین و دشوارترین «گوشه»های بازی تیم خود باشند! این مردان را باید ساخت! زیر شلاق تمرین!
۳- از بازیکنان متفاوت گفتیم که باید خوب پرورده شوند! از شهباززاده گفتیم و از شجاعیان که باید جور دیگری بازی کنند! در اندازههای قیمتشان به بهای پول انتقالشان!
جوانان دیگری هم داریم که سخت گران جابهجا شدهاند! یکی مثل سعید آقایی که ترتیب پولی رفتنش از تراکتور و گسترشفولاد به سپاهان باورنکردنی است! حدود ۲ میلیارد – تومان نه ریال- برای یک دفاع کنار!
تن دادن به چنین معاملهای از سوی مهدی اخوان بعید بود! قبول چنین «فشار»ی از سوی کرانچار، بعیدتر و ناباورانهتر بود! حدود ۲ میلیارد برای یک دفاع کنار فاقد سابقه ملی!
انگار سپاهان پول یامفت دارد! انگار در سپاهان، پولها از پاروها بالا میروند!
انگار سپاهان هم در دایره گران کردن قیمت فوتبال یکی از اصلکاریهاست! و انگار نه انگار که سپاهان هم باید یکی از بازیکنسازان متفاوت و برتر سال ۹۶ باشد! اصفهانی به دست و دلبازی سپاهان ۹۶ نوبر است! دست و دلباز! عامل گرانی!
اما حرف ما این نبود! ما که با گرانی کنار آمدهایم! ما که کار میکنیم چه سخت، تا عدهای گران بخورند! گران بپوشند! گران برانند و زندگی را بر همه سخت و دشوار و «تحت فشار» پیش ببرند! پرسینگ برای زندگی کردن!
حرف ما این بود که باید در ازای میلیاردها پولی که میدهیم، بازیکن هم بسازیم! سازندگی، به منظور فروشندگی را از یاد نبریم!
خریدار باشیم تا فروشنده هم باشیم! بسازیم تا نخریم! نخریم تا سرمان کلاه نرود! هم بخریم، هم بفروشیم! پولمان را دور نریزیم! از کیسه مردم خرج نکنیم! از کیسه مردم! یواشیواش حرفهایمان دارد بوی قورمهسبزی میگیرد! ول کنیم این بحث را.
در مقابل پولهای کلان که به بازیکنان معمولی میپردازیم، از اینان چه توقعی داریم؟ به پیشرفتشان فکر میکنیم و برای ترقی کردنشان برنامه میریزیم یا چون گرانبهایند و گران خریداری شدهاند، از هر زحمتی معافشان میداریم و ساقهایشان را لای پنبه و زرورق میپیچانیم؟