بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

اصلا باورم نمی‌شد؛ نمی‌دانستم باید چکار کنم!

میثاقیان: گل سیف اللهی تمرین شده نبود

نویسنده : خبرگزاری پارس فوتبال.کام
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : جمعه 15 اردیبهشت 1396 | 17:57
اکبر میثاقیان

سرمربی تیم فوتبال سیاه‌جامگان خراسان معتقد است که بقاء تیمش فقط با نگاه علی بن موسی الرضا(ع) و همدلی تیمش رقم خورده است.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

اکبر اوتی فوتبال خراسان روز پنجشنبه عین دوران فوتبالش در ابومسلم و حتی مربیگری ده سال پیش خود در این تیم پرطرفدار، میلیون‌ها مشهدی را محو هنرنمایی تیمش کرد تا یکی از تاریخی‌ترین روزهای فوتبال خراسان با شکست یکی از بهترین پرسپولیس‌های تاریخ رقم بخورد. میثاقیان که با وجود گذشتن یک روز از بازی هنوز هیجان برد در صدایش بود، در گفتگو با خبرنگار ورزش سه صحبت‌هایی کرد که خواندنش جذاب و شنیدنی است. متن این گفتگو را در ذیل می‌خوانید:

*اکبرآقا! بقاء تیم‌تان را تبریک می‌گوییم…
میثاقیان : ممنون. اما قبل از هر چیزی حادثه کارگران زحمتکش معدن آزادشهر را صمیمانه تسلیت عرض می‌کنم و برای به خانواده‌هایشان آرزوی صبر از خداوند بزرگ دارم. خدا را هزار مرتبه شکر که دیشب مشهدی‌ها با خنده و شادی ورزشگاه را ترک کردند و لحظاتی رقم خورد که در تاریخ ثبت شد. وقتی شادی مردم را دیشب در مسیر و حرم دیدم و اینقدر تماس و پیام‌های محبت آمیز برایم ارسال شد، فقط می‌گفتم یا امام رضا (ع) ممنون. در کنفرانس هم گفتم که دم آنهایی هم که تیم را تشویق کردند گرم که چنان نیرو و انرژی‌ای به ما می‌دادند که تیم را به سمت جلو هل می‌داد. همه چیز عین یک رویا بود و باور کنید من اصلا سوت پایان بازی را هم نشنیدم.

*تشویق همزمان تماشاگر میزبان و میهمان هم از آن اتفاقات جالب فوتبال بود که بخاطر علاقه به شما و بقاء تیمی که بوی ابومسلم را دارد، رقم خورد.
میثاقیان : آنها بامعرفت بودند و وقتی استرس مرا می‌دیدند انگار دلشان برایم سوخت که اینطور جانانه تشویق کردند. واقعا من و تیمم را شرمنده کردند. من بعد گل وقتی تشویق اکبر میثاقیان را می‌شنیدم احساس کردم زمان به عقب برگشته است. یاد آن موقع ابومسلم افتادم خصوصا که سردار ملاحی هم آمده بود و در جایگاه بود. انگار آبی و قرمز همه مشکی شده بودند و حال من آن زمان وصف نشدنی بود.

*دوربین نشان داد که بعد از پایان بازی با چهره‌ای مبهوت به سمت نیمکت رفتید و خیلی‌ها هم نگران حالتان شدند.
میثاقیان : راستش من فقط رفتم که بپرسم بازی‌های دیگر چه شده است؟ استرس این را داشتم که نکند ما این همه خوشحالی کنیم و تیم‌های دیگر بازی‌هایشان را برده باشند! واقعیت این بود که آن دو تیم دیگر (سایپا و صبا) سرنوشت‌شان دست خودشان بود و اگر می‌بردند، برد ما منجر به بقاء نمی‌شد. همین تصاویری که از حال من پخش شده بود باعث شد تا خیلی‌ها از جمله همسرم نگران حالم شوند که از این همه محبت ممنونم چون بعد بازی خیلی‌ها اول حالم را جویا می‌شدند. همین جا هم از بابت تمام حمایت‌های همسرم و حرص‌های فوتبالی‌ای که به خاطر من خورده از او تشکر می کنم.

*در آخرین دقایق وقت‌های اضافه عملا روی پایتان نشسته بودید که کمتر از میثاقیان دیده بودیم، علتش چه بود؟
میثاقیان : باور کنید من کنار خط داشتم جان می دادم خصوصا آخرهای بازی که پرسپولیس حملاتش شدت گرفته بود و وقت هم انگار اصلا نمی‌گذشت. دقیقه ۹۲ بود که با خودم فکر کردم اگر خدای نکرده توپ وارد دروازه ما شود چه می‌شود؟ جواب این همه تماشاگر را چه باید بدهم؟ این همه تماشاگری که از ابومسلمی و پرسپولیسی با قلبشان می‌خواستند که ما بمانیم و … (اشک می‌ریزد) ولی امام رضا(ع) به استادیومی که نام خودش بر روی آن است نگاه کرد و جواب دل ما را داد تا چیزی شبیه به معجزه رقم بخورد.

*و وقتی متوجه شدید که تیم مانده است، چه حالی داشتید؟
میثاقیان : اصلا باورم نمی‌شد؛ نمی‌دانستم باید چکار کنم، خاطرم هست که با آقای عباسی همدیگر را بغل کرده بودیم و فقط گریه می‌کردیم از ته دل مثل همه ابومسلمی‌ها. جهان زنده دل، تیمسار کریم ملاحی، دکتر علوی و … همه در ورزشگاه میهمان ما بودند و اینقدر ابومسلمی‌ها دعایمان کردند که ما توانستیم یک روز فراموش‌نشدنی را برای مردم عزیز و دوست‌داشتنی مشهد رقم بزنیم. خدا اکبر میثاقیان را دوست داشت و نگذاشت شرمنده این همه مردم که هزاران نفر در ورزشگاه بودند و میلیون‌ها نفرشان پای تلویزیون، بشود.

*شما تیم‌های زیادی را از خطر سقوط دور کردید اما هیچکدام تا این اندازه هیجانی نشد!
میثاقیان : بله. سه چهار تیمی را از خطر مرگ نجات داده‌ام اما این ۸ بازی و دو ماهی که در سیاه‌جامگان بودم چیز دیگری بود. حریف ما پرسپولیس بود و نگه داشتن این تیم در بازی آخر، در شرایطی که سرنوشت‌مان هم دست خودمان نبود و شاید با برد هم سقوط می‌کردیم چیز عجیبی بود. من بین نیمه دیدم که همه بازیکنان زانوی غم بغل گرفته‌اند که صبا یک گل زده اما به شیوه خودم همه را وارد فاز دیگری کردم. گفتم برده که برده بگذارید اگر هم می‌خواهیم سقوط کنیم حداقل با برد پرسپولیس و با سر بالا سقوط کنیم و مابقی هم دست من و شما نیست و کار خداست. این طوری بود که دوباره تیم ما جان گرفت. واقعا هیجان این بقاء برای ما کمتر از از قهرمانی لیگ نبود و اگر حریف آخر هر تیمی غیر از پرسپولیس بود این همه هیجان نداشت.

*به نظر شما اگر پرسپولیس درگیر جام باشگاه‌های آسیا نبود و تمام نفرات اصلی‌اش را از اول بازی می‌داد، این نتیجه حاصل می‌شد؟
میثاقیان : پرسپولیس پرسپولیس است حتی اگر اصلا با امیدهایش بازی کند. آنها تا آخرین ثانیه برای گل زدن تلاش کردند اما انگیزه بازیکنان ما و حمایت تماشاگران به حدی بود که موفق به این کار نشدند و خدا کمک کرد تا این تیم را در حساس ترین روزمان شکست دهیم. ما قبلا برابر استقلال هم با انگیزه بودیم و اصلا بازیکن برای این دو بازی، جان می‌دهد تا خودش را نشان دهد.

*گل سیف‌اللهی هم یک سوپرگل بیادماندنی شد!
میثاقیان : دقیقا. ما اصلا در تمرینات مان برروی ضربه ایستگاهی از چنین فاصله‌ای تمرین نکرده بودیم اما همان که گفتم انگیزه بازیکن اینقدر در این بازی‌های مقابل استقلال و پرسپولیس به خاطر توجه رسانه‌ها و مردم زیاد است که دست به کارهای خارق‌العاده می‌زند. من خودم در دوران فوتبالم هم حاضر بودم با مصدومیت در این دو بازی هر طور شده بازی کنم و تمام زورم را هم در زمین می‌زدم.

*… و حسین بادامکی که تمام توانش را با دست مصدوم گذاشت
میثاقیان : باور کنید در این بازی دوست نداشتم حسین یک ثانیه هم بیرون بیاید چون او برای ما در این ۸بازی همه کار کرد. من همچین بازیکنی که اینقدر به تیمش متعصب باشد ندیده‌ام. حسین با دست مصدوم برای ما بازی می‌کرد که باید در تاریخ نوشت. من خودم او را سال۷۷ از دهداری مشهد به ابومسلم آوردم که آن موقع ۱۹سالش بود و به خاطر سلامتی و زندگی صحیح هنوز هم با جوان‌ها رقابت می‌کند. من به حسین بادامکی افتخار می‌کنم و تبریک می‌گویم.

*قبول دارید با قبول هدایت سیاه‌جامگان خودتان را وارد چالش بسیار بزرگی کردید؟
میثاقیان : این را خیلی‌ها همان روز اول به من گفتند حتی خود شما. راستش اول خودم هم تمایلی نداشتم اما کار دلی شد و من بخاطر سال‌ها خاطرات خوبم با ابومسلم، دوستی دیرینه با همین آقایان عباسی که از شناسنامه‌های ابومسلم هستند آمدم و حتی قراردادم را سفید امضاء کردم چون اصلا به فکر پول نبودم و برای عشقم به پیراهن مشکی به این تیم آمدم. من اول قبول نکرده بودم و حتی خاطرم هست آقای عباسی به خانمم زنگ زده بود که خانمم از وسط روضه به من زنگ زد که اکبر قبول کن، خدا انشاالله کمک می‌کند. در نهایت انتخابی کردم که خدا را شکر با دعای مردم سربلند شدیم.

*اما با حفظ سیاه‌جامگان، انگار ناکامی و شاید بدشانسی دو سال اخیرتان را از کارنامه مربیگری خود بیرون ریختید…
میثاقیان : خب مربیگری همین است. من که مورینیو نیستم؛ تازه همین مورینیو هم چند سال اخیرش را ببینید که چه نتایجی گرفته است. من هرجا رفته‌ام از من توقع قهرمانی و تیم بالا آوردن داشته‌اند که برخی صبرشان کم بوده است و شاید هم همه این اتفاقات افتاد تا من به سیاه‌جامگان بیایم و این رخداد بزرگ رقم بخورد؛ که به قولی شاید برای من مصداق همان عدو سبب خیر شد (با خنده)

*برای سال آینده چه برنامه‌ای دارید، در سیاه‌جامگان خواهید ماند؟
میثاقیان : (با خنده) لیگ تازه تمام شده و می‌خواهم قدری نفس بکشم. اما برای سیاه جامگان می گویم که اگر دوباره آقایان عباسی که دوستان عزیز من هم هستند با این وضع بیاید اشتباه است. شاید سال سوم اتفاق نیفتد که تیم در لیگ بماند. باید با برنامه آمد و اگر کار شکل نداشته باشد اشتباه است. خود ایشان را وقتی به تیم آمدم دیدم انگار که دور از جانش، مرده بود اما الان اینقدر انرژی دارد و پرطراوت است که حد ندارد. این‌طوری برای خود ایشان هم که زندگی‌اش را پای این تیم گذاشته خوب نیست.

*بهتاش میثاقیان در لیگ‌یک بشدت می‌درخشد و گل می‌زند؛ خیلی‌ها می‌خواهند بدانند که اگر سال آینده در سیاه‌جامگان باشید، پسرتان را به لیگ برتر خواهید آورد؟
میثاقیان : نه، بهتاش را نمی‌آورم. رفتن من از بادران یک فرصت برای بهتاش بود. و دیدید که برای خودش هم چقدر خوب است و در پاسخ به خیلی‌ها که فکر می‌کردند او زیر سایه من است چگونه عمل کرد. بهتاش پسر بسیار خوب و خوش قلبی است و من واقعا فکر نمی کنم که دوباره او را پیش خودم بیاورم چون پیشرفتش دور از من میسرتر است.

*و صحبت پایانی …
میثاقیان : اگر سیاه جامگان ماند بخاطر دعای مردم، لطف امام رضا (ع)، توجه مسئولان و … بود. این بقاء متعلق به همه بود همه کسانی که در تیم ما از تدارکات گرفته تا سرپرست خوب، کادر فنی و بازیکنان که سرشان را گذاشتند. این برد متعلق به آقایان عباسی بود که بنده خدا تمام خانواده و بستگان شان را درگیر تیم کرده‌اند و امیدوارم همیشه همه و همه موفق باشند.

گزارش”ورزش سه”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.