بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

ناگفته های شنیدنی آقای گل فوتسال جهان در مصاحبه اختصاصی

صحبت های وحید شمسایی از محرومیت به دلیل بیماری تا قهرمانی و جام جهانی!

نویسنده : پارس فوتبال .کام
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 1 دی 1395 | 12:14
فوتسال

وحید شمسایی: فوتسالم را مدیون پنج نفر هستم.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

هر قهرمانی برای خود داستانی دارد از جمله وحید شمسایی ، استارت هر ورزشکاری هم با دیگری معمولا متفاوت است. هر کسی به یک شکل و با یک انگیزه سمت یک رشته ورزشی می‌رود و مسیر قهرمانی را طی می‌کند، اما اینکه بیمار بشوی و با وجود استعدادی که در فوتبال داری، به شکلی عجیب از بازی کردن و حتی زندگی عادی محروم بشوی، بعد که دور فوتبال را خط کشیدی، یک ضرر مالی خیلی سنگین داشته باشی و درست در روزهایی که فکر می‌کنی همه درها به رویت بسته است و به شدت زمین خورده‌ای و به سختی می‌توانی از جایت بلند شوی و دوباره شروع کنی، به تشویق برادر صرفا به سالن بروی که روحیه‌ات عوض شود و کمی‌از کیلوهای اضافی بدنت را کم کنی، اما بعدا بشوی « وحید شمسایی » آقای گل فوتسال جهان، با دنیایی از اعتبار و افتخار در فوتسال دنیا، کسی که سبک خاص گل‌هایش او را در دنیای فوتسال به چهره‌ای فراموش نشدنی و شاید هم تکرارنشدنی تبدیل کرده، این یعنی اینکه زندگی شاید خیلی هم جدی و پیچیده نباشد!

گاهی همه چیز از یک اتفاق خیلی ساده و به قول خود وحید شمسایی «خیلی الکی و شوخی شوخی» شروع می‌شود.

خواندن صحبت‌های ستاره‌ای که هنوز هم در ۴۱ سالگی بازی می‌کند و البته می‌درخشد، خالی از لطف نخواهد بود.

گفت‌وگویی با وحید شمسایی آقای گل فوتسال آسیا و جهان و مربی-بازیکن تیم فوتسال تاسیسات دریایی را در زیر می‌خوانید:

کلاس پیشرفته مربیگری که دو هفته درگیرش بودید، چطور بود؟

خیلی خوب بود، جدا از چیزهای جدیدی که یاد گرفتم، اینکه هر روز برای بهتر شدن تلاش کنی خیلی مهم است، اینکه با وجود همه خستگی‌ها بخواهی فردای بهتری بسازی و صرفا منتظر اتفاقات نباشی.

قبل از اینکه وحید شمسایی سمت فوتسال بیاید، چمنی بازی می‌کرد؟

در رده سنی نوجوانان فوتبال بازی می‌کردم، تازه می‌خواستم به جوانان بروم که یک مریضی عجیب گرفتم. پایین هر دو زانویم ورم کردم بطوریکه اصلا نمی‌توانستم بنشینم، دکتر گفت این چهار پنج سالی هست اما بعد خودش خوب می‌شود و به عمل جراحی هم احتیاجی ندارد. فقط بیماری ای بود که اجازه نداد فوتبال را ادامه بدهم، فوتبال که هیچ، حتی در نشستن هم مشکل داشتم.

البته یک دوره هم به تیم فوتبال استقلال رفتید؟

کمکی رفته بودم، آن زمان خواستند که به این تیم بروم، ۱۰-۱۵ روز هم بیشتر نشد و در جام باشگاه‌های آسیا به عنوان یار کمکی کنارشان بودم. اتفاقا خیلی از مربیان گفتند فوتبال را ادامه بده اما متقاعد شدم که باید در فوتسال بمانم و همه با هم باعث پیشرفت این رشته بشویم.

امیر شمسایی چقدر در گرایش شما به فوتسال نقش داشت؟

پولم را خورده بودند، فکر کنید سال ۷۷ بود که ۵۸ میلیونم را از دست دادم، آن موقع خیلی پول زیادی بود، مجبور شدم یک آپارتمان در یوسف آباد و یک خودرو بفروشم که به حالت اولیه برگردم. از نظر ذهنی خیلی درگیر بودم، وزنم هم خیلی بالا بود، شده بودم ۱۰۶ کیلو. امیر من را به فوتسال برد که هم ذهنم از این درگیری آزاد شود و هم وزنم پایین بیاید، بعد هم سیدمهدی ابطحی کارم را دید، همین طوری الکی به سمت فوتسال کشیده شدم، الکی باشگاهی قرارداد بستم، الکی به تیم ملی رسیدم، الکی گل زدم و همه چیز به همین سادگی جلو رفت.

البته اینقدر هم ساده که می‌گویید نبود، مسیر سختی را طی کردید. چطور با تیم پیمان قرارداد بستید؟

وقتی امیر من را به فوتسال برد، سیدمهدی ابطحی بازی‌ام را دید و گفت توانایی این را داری که در فوتسال موفق شوی، فقط باید وزنت را کم کنی. گفت اگر وزنت را کم کنی با تو قرارداد می‌بندم و از هفته سوم لیگ بازی‌ات می‌دهم. فاصله کمی‌تا بازی‌ها مانده بود، تقریبا ۵۶ روز. دقیقا ۱۰۶ کیلو بودم و در هفته سوم لیگ شده بودم ۷۹ کیلو.

کم کردن ۲۷ کیلو در کمتر از دو ماه؟! چطور توانستید؟

مثل دیوانه‌ها وزن کم کردم! یک دفعه برنج، نان، نوشابه و کلی چیزهای دیگر را حذف کردم، خیلی شانس آوردم که مریض نشدم و موهایم نریخت. من از سال ۷۸ به بعد دیگر لب به برنج و نوشابه نزده‌ام، بدجوری استعداد چاقی دارم، اگر دوباره برنج و نوشابه بخورم، ۲۰۰ کیلو می‌شوم.

وحید شمسایی رقم اولین قراردادتان چقدر بود؟

۴۵۰ هزار تومان با پیمان قرارداد بستم. ابطحی هم به قولش عمل کرد و از همان هفته سوم به من بازی داد. آن فصل ۱۶ گل زدم، یک ماه بعدش هم به تیم ملی دعوت شدم. حسین شمس سرمربی بود، بازی من را همان سال ۷۸ دید و برای تیم ملی انتخابم کرد، برای بازی دوستانه با تیم ملی روسیه که در اصفهان برگزار می‌شد. فیکس تیم شدم. یعنی فاصله لاغر کردنم تا فیکس شدن در تیم ملی، فقط ۴ ماه بود. ۶ ماه بعدش هم بهترین بازیکن آسیا و آقای گل آسیا شدم، در تایلند. کلا ۶ ماه از تصمیمم برای بازی کردن گذشت که به همه اینها رسیدم و بعد دیگر همه چیز ادامه پیدا کرد و در همه تورنمنت‌ها و بازی‌های ملی حضور داشتم.

وحید شمسایی از چه زمانی احساس کردید باید خیلی جدی فوتسال را دنبال کنید؟

وقتی در حضور ۴-۵ هزار نفر پیراهن تیم ملی را به تن می‌کنی و به زمین می‌روی، می‌فهمی‌که دیگر همه چیز جدی است. خصوصا اینکه همان زمان جزو چهار تای اول تیم ملی هم می‌شوی. برای من در حقیقت از وقتی که رژیمم را شروع کردم دیگر همه چیز جدی بود. تو بازی می‌کنی که یک باشگاه انتخابت کند، بعد به تیم ملی برسی و موفق عمل کنی. من وقتی شروع کردم خیلی زود به همه اینها رسیدم. بعد می‌خواستم که در سطح باشگاهی و ملی جایگاه خوبی داشته باشم و به عناوین مختلف برسم. بعد دیگر می‌خواستم این مسیر را ادامه بدهم که الحمدلله این روند از همان اواخر سال ۱۹۹۹ که کارم را شروع کردم و در سال ۲۰۰۰ در تیم ملی بودم، تا سال ۲۰۱۲ در تیم ملی ادامه پیدا کرد. در آسیا و جهان رکوردهایی زدم که از این بابت خدا را شاکرم، از زندگی‌ام راضی هستم خدا همیشه به من نگاه ویژه داشته و کمکم کرده است.

بعد از پیمان با استقلال قرارداد بستید و بعد هم لژیونر شدید، اما در ایتالیا نماندید. چرا؟

من با ایتالیایی‌ها قرارداد سه ساله بسته بودم اما یک سال و نیم که گذشت به خاطر بچه‌ام و خانواده‌ام برگشتم، نمی‌توانستم بمانم. اتفاقا در همین کلاس مربیگری اخیر که پشت سر گذاشتیم، آقای پرنو، مدرس ای اف سی، در مورد مسائل علمی‌و حرفه ای فوتسال صحبت می‌کرد که من گفتم من درواقع به علم پشت کردم، او به من توصیه کرد که این را به بقیه نگویم. من همه چیزم در فوتسال غیرآدمیزادی جلو رفت. از همان شروع کارم که با نخوردن و رژیمی‌در حد خودکشی بود، بعد هم تمریناتم و خارج رفتنم که اساسا عجیب و غریب بود. همه می‌روند که بمانند، اما من که قرارداد سه ساله داشتم، نصف راه که طی شد خواستم که برگردم چون نمی‌توانستم آنجا بمانم. اتفاقا در ایتالیا همه چیز خوب پیش می‌رفت. کلی هم از جاهای دیگر دنیا دعوتنامه داشتم. آمریکایی‌ها پیشنهاد داده بودند که همراه با اقامت ۱۰ ساله به آنجا بروم، از اسپانیا هم پیشنهاد داشتم، نماینده باشگاه بارسلونا هم در هتل هما با من صحبت کرد اما نمی‌توانستم قبول کنم. چین هم که رفتم بعد از ۲۶ روز فرار کردم، من نمی‌توانستم خارج از ایران زندگی کنم. گفتم که همه چیز من غیر آدمیزادی بود. مثلا ۸ سال پیش باید پایم را عمل می‌کردم اما این کار را نکردم تا اینکه زانویم قفل شد و دیگر حتی نمی‌توانستم خم و راستش کنم، همه چیز من غیرطبیعی جلو رفت.

خودتان نمی‌توانستید در خارج از ایران بمانید یا به خاطر خانواده این تصمیم را گرفتید؟

همیشه در زندگی اعتقادم این بوده که باید خودم را فدای زندگی کنم و خانواده فدای کار و ورزشم نشوند. هیچوقت نمی‌خواستم فوتبالم در اولویت اول باشد و خانواده در اولویت دوم. چند صباحی قرار است بازی کنیم و بعد زندگی مهم است. شاید به لحاظ حرفه‌ای این تفکر اشتباه باشد، اما شعار من همیشه این بوده و هست.

شما همیشه قراردادهای خوبی هم می‌بستید، رقم قراردادتان معمولا با اختلاف فاحشی بیشتر از بقیه فوتسالی‌ها بوده.

اگر پول زیاد می‌گرفتم برای این بود که فوتسال تکانی بخورد. دیدید که یک سال هم قراردادها کم شد و من هم پای حرفم ایستادم و بازی نکردم. من با تیم قم قرارداد بالای ۲۰۰ میلیونی بستم. یک سالی من در فوتسال قرارداد ۴۰ میلیونی بستم که همان زمان ‌هاشمی‌نسب گرانترین بازیکن فوتبال بود و ۷۵ میلیون تومان گرفت. هیچکسی باورش نمی‌شد که من در فوتسال این پول را بگیرم. فوتبالیست تاپِ تیم ملی ۳۰۰ میلیون می‌گرفت و من در لیگ فوتسال قرارداد ۲۴۰ میلیونی می‌بستم. وقتی هم که میزان پرداختی‌ها در فوتسال را کم کردند، با جایی قرارداد نبستم. همین حالا هم خوب قرارداد می‌بندم، چون معتقدم این به نفع کل فوتسال است، اگر من خوب بگیرم، کسی که ۴۰ میلیون می‌گیرد قراردادش ۸۰ میلیون می‌شود اما اگر من کم قرارداد ببندم، کلا رقم قراردادها پایین می‌آید.

چه کسانی در فوتسال وحید شمسایی بیشتر از همه موثر بودند؟

اول از همه امیر شمسایی که مرا سمت فوتسال هُل داد. اگر بخواهم بگویم مدیون چه کسانی هستم، می‌گویم امیر شمسایی، سیدمهدی ابطحی، حسین شمس، محمدحسن انصاری فرد و صادق درودگر. امیر من را به فوتسال برد، ابطحی بازی من را دید و پسندید و با من قرارداد بست. شمس برای اولین بار بازی‌ام را دید و به تیم ملی دعوتم کرد. انصاری فرد مرا در تیم ملی اثبات کرد و به عناوین مختلف رسیدم. صادق درودگر هم همیشه مثل یک پدر بالای سرم بود. البته خیلی‌ها در پیشرفت و جایگاه فعلی من تاثیرگذار بودند، عباس ترابیان هم در دوره‌ای کارهای زیادی کرد، اما این ۵ نفر بیشتر از بقیه موثر بودند.

آقای وحید شمسایی شما اولین بازیکن در لیگ برتر فوتسال ایران بودید که به عنوان مربی-بازیکن فعالیت کردید، اوایل انتقادات زیادی هم می‌شد، اما حالا دیگر این موضوع در لیگ جا افتاده و بعد از شما چندین نفر دیگر هم به این شکل با تیم‌ها همکاری کردند.

یادتان باشد که همیشه یک نفر باید یک کاری را شروع کند، خب من این کار را کردم. از خیلی قبل ترش دوست داشتم مربی-بازیکن باشم، حالا دیگر این یک اتفاق عادی در لیگ برتر فوتسال ایران است و شکر خدا خوب هم کارم پیش رفت.

حالا که هم بازی می‌کنید و هم کار فنی، حتما نگاه تان با قبل که صرفا بازیکن بودیدفرق دارد.

بله، همین طور است. از سال ۹۲ بود که مسئولیت فنی تیم دبیری تبریز را گرفتم و بعد هم این کار را در تاسیسات دریایی ادامه دادم. قبلا برخی کارها که مربی انجام می‌داد به مذاق من خوش نمی‌آمد و گاهی هم واکنشی نشان می‌دادم که حالا می‌دانم اشتباه بوده چون درک مربی که از بیرون نظاره‌گر بازی است، با نگاه بازیکن داخل زمین خیلی فرق می‌کند. مربیگری سختی‌های خاص خودش را دارد،  حالا که مربیگری هم می‌کنم و به دوران بازیگری‌ام فکر می‌کنم می‌بینم خیلی جاها مربیانم را اذیت کرده ام. نظر من که داخل زمین بودم کوچک بوده، اما مربی شرایط کل تیم و بازی را می‌دیده، البته من همیشه بازیکن منظمی‌بودم و کسی از این نظر نمی‌توانست ایرادی بگیرد. هیچ وقت از تمرین هم فرار نمی‌کردم.

چه تصمیمی‌ تا حالا در فوتسال گرفته‌اید که از آن پشیمان هستید؟

شک نکنید که بزرگترین اشتباهم نماندن در فوتسال اروپا بود. اینکه نتوانستم در این مورد حرفه‌ای فکر کنم و بازی‌ام را در خارج از کشور ادامه دهم. همه عالم و آدم گفتند برنگرد، تا پایان قراردادت در ایتالیا بمان اما من نماندم و برگشتم، خب این تصمیم اشتباهی بود. همه تلاش می‌کنند وقتی یک رشته ای را به صورت حرفه ای استارت می‌زنند، باشگاهی قرارداد ببندند، بعد به تیم ملی بروند و افتخار کسب کنند، لژیونر بشوند، من به همه اینها رسیدم، خیلی زود، اما رفتم و خیلی زود برگشتم، درست در جایی که باید ادامه می‌دادم، دوست نداشتم بمانم. البته شاید همین الان هم به گذشته برگردم یا همین شرایط دوباره برایم ایجاد شود، همان تصمیمی‌ را بگیرم که قبلا در مورد لاتزیو گرفتم، اما خودم می‌دانم که فکر و تصمیم اشتباهی بود. سال ۸۱ ایتالیا بودم، ماهی ۵ هزار و ۵۰۰ یورو حقوقم بود، تغذیه و مسکن و این چیزها هم که با خودشان بود. من خالص ماهی ۶ میلیون تومان آن سال به ایران می‌فرستادم و آنجا هم هیچ خرجی به عهده من نبود، پول خیلی زیادی درمی‌آوردم. من سال ۸۰ که اولین قراردادم را با ایتالیایی‌ها بستم، ۱۰۰ میلیون به ایران آوردم، که خیلی ارزش داشت. تازه من اواسط فصل دوم، به ایران برگشتم، قطعا سال به سال قراردادم بیشتر و بهتر هم می‌شد، اگر ادامه پیدا می‌کرد، خصوصا اینکه بعدا با پیشنهادات بهتری هم مواجه می‌شدم و همان زمان هم پیشنهادات خیلی خوبی دریافت کرده بودم، اما نخواستم و نماندم.
بعدا در تیم ملی هم روزهای خیلی خوبی را تجربه کردید.
سال ۲۰۰۸ که مصطفی نظری هم یکی از دو گلر برتر دنیا شد، من هم از سوی فیفا، نه از سایت و روزنامه، بلکه از خود فدراسیون بین‌المللی فوتبال، به عنوان یکی از پنج عضو تیم برتر دنیا انتخاب شدم. آن زمان تیاگو، فالکائو، شوماخر و کیکه و من جزو ۵ نفر تیم اول فوتسال دنیا انتخاب شدیم، سه برزیلی، یک اسپانیایی و یک ایرانی. این افتخار بزرگی بود. بعد از این اتفاق هم دعوتنامه‌های زیادی داشتم، همان زمان بود که آمریکایی‌ها پیشنهاد دادند به آنجا بروم همراه با اقامت ۱۰ ساله، اما نرفتم، می‌خواهم بگویم همیشه دوست داشتم تحت هر شرایطی در ایران باشم و اینجا بازی کنم.

شما اولین بازیکنی بودید که اسپانسر شخصی داشتید. چطور با پوما قرارداد بستید؟

در ایران من اولین نفری بودم که چنین قراردادی را امضا کردم. سال ۲۰۰۴ نماینده پوما با من صحبت کرد و همان موقع قرارداد بستیم. اتفاقا همان روز امضای قرارداد و شروع همکاری هم خیلی جالب بود. خود پومایی‌ها می‌گفتند که تا حالا به این شکل قرارداد نبسته بودند، بیش از ۱۰۰ نفر آمده بودند، از تلویزیون، رادیو و رسانه‌ها، جشن خوبی بود. آن زمان آنها تنها نماینده انحصاری بودند که بعدها به دلیل تحریم‌ها شرایط شان فرق کرد و شرکت داری می‌کردند. من از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ با پوما قرارداد داشتم.

چیزی که از همان ابتدا شما را در رأس تیم از باقی بازیکنان رأس متمایز می‌کرد، چرخش‌های فوق‌العاده و ضربه‌های مهارنشدنی تان بود که خیلی از گلرهای بزرگ را مغلوب خود می‌کردید.

این چرخش‌های بی‌نظیر را از کسی آموختید یا خودتان چاشنی بازی‌تان کردید؟

آن پستی که من از ابتدا انتخاب کردم و البته نظر سیدمهدی ابطحی هم روی آن بود، اینطور ایجاب می‌کرد که توانایی‌های خاصی داشته باشم، بعدا با تمرین و ممارستی که داشتم تبدیل به یک تخصص شد. چرخیدن به این شکل چیزی بود که از خودم نشان دادم و مربی هم وقتی می‌بیند یک بازیکن تواناست و استعدادی دارد به او کمک می‌کند که بهتر شود و روی این توانایی پافشاری می‌کند.

خیلی وقت‌ها با حسین شمس دچار چالش شدید. بعضی مقاطع کار به افشاگری و  مصاحبه علیه هم کشید.

نمی‌خواهم به قبل برگردم، البته اینطور هم نمی‌خواهم وانمود کنم که چیزی نبوده و اتفاقی هم نیفتاده، ما کش و قوس‌های زیادی با هم داشتیم، مثل زن و شوهرها، هی دعوا می‌کردیم و هی آشتی مان می‌دادند! (با خنده) اما واقعیت این است که خب یکسری اشتباهاتی بوده، نمی‌گویم یک طرفه بود، یکسری از طرف من بود و شاید هم یک سری از طرف حسین شمس. سوء برداشت‌هایی هم این وسط پیش آمد. خیلی موقع‌ها واقعا سوءتفاهم بود، اما در کل باید همیشه یادم باشد که حسین شمس بزرگتر فوتسال است و بزرگترها هم قابل احترامند. بالاخره همه ما در جوانی اشتباهاتی داشتیم.

در لیگ چند فصل پیش هم می‌گفتند که با برادرتان اختلاف دارید، البته هیچگاه در مصاحبه‌ها این را قبول نکردید.

نه به هیچ وجه با هم قهر نبودیم. همه کسانی که اطرافم هستند می‌دانند که من در کارم خیلی جدی هستم، وقتی در قالب کار با کسی همکاری می‌کنی باید جدی باشی، رفاقت و دوستی هم سرجایش. کار هیچ وقت شوخی بردار نیست، امیر بزرگتر من است و همیشه احترامش واجب. اصلا بحث قهر و این داستان‌ها که می‌گفتند نبود، ولی خب ما دو تا فکر هستیم، همیشه هم فکرها و نظرات آدم‌ها می‌تواند متفاوت از هم باشد، اما این دلیل نمی‌شود که مشکلی پیش بیاید.

چند دوره با تیم ملی به جام جهانی رفتید؟

سه دوره. سال ۲۰۰۰ که حسین شمس سرمربی تیم ملی بود، با آرژانتین، اسپانیا و کوبا همگروه شدیم، به آرژانتین و اسپانیا باختیم و کوبا را بردیم، به مرحله بعد صعود نکردیم. دوره بعدی سال ۲۰۰۴ بود که باز هم با همان سه تیم خوردیم و با دو باخت و یک برد حذف شدیم. سال ۲۰۰۸ را هم که خیلی‌ها بازی‌ها را دیدند و در لحظات پایانی از رسیدن به جمع ۴ تیم برتر دنیا بازماندیم. تیم خیلی خوبی داشتیم که بعد از آن هم عناوین فردی و تیمی‌خوبی را به دست آوردیم. سال ۲۰۱۲ هم که مرا به جام جهانی نبردند.

وحید شمسایی؟ چند گل در جام‌های جهانی زدید؟

در جام جهانی اول، یک گل، در جام جهانی دوم، ۴ گل و فکر کنم در جام جهانی سوم ۷ گل.

۶ دوره بهترین بازیکن آسیا شدید؟

بله، ۸ دوره هم عنوان آقای گلی آسیا را به دست آوردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.