صحبت های “سردار آزمون” از علاقه اش به زلاتان تا تنفرش از بواتنگ!
مصاحبه اختصاصی با سردار آزمون ، فوق ستاره تیم روستوف
صحبت های سردار آزمون : اگر فوتبالیست نمی شدم ، والیبالیست می شدم ؛ به پدرم بی احترامی شد!
سردار آزمون بیشک در حال حاضر مطرحترین فوتبالیست ایرانی حاضر در اروپا است که با درخشش در فصل جاری لیگ قهرمانان اروپا همراه با روستوف روسیه و گلزنی به بایرن مونیخ و آتلتیکو مادرید نامش را سر زبانها انداخته است. آزمون که با وجود سن کمش سردار آزمون در تیم ملی هم یکی از ستاره های کرش است، پس از درخشش فوقالعاده سردار آزمون با پیراهن روستوف، پیشنهادهای زیادی از تیمهای مطرح باشگاهی دنیا مانند لیورپول، بنفیکا و. . . در جیب دارد و پیشبینی میشود در فصل نقل و انتقالات زمستانی به یکی از تیمهای بزرگ اروپایی ملحق شود. سردار آزمون در مصاحبه با سایتRsport روسیه در اولین گفت و گوی بلند خود در این کشور درباره مسائل مختلفی از جمله تفاوت فرهنگی، قدرت فوتبال ایران، امیدواری به حضور در تیمهای مطرح و غیره صحبت کرده است که مشروح آن در ادامه میآید.
***
چرا برای اولین انتقال خود به روسیه آمدی و از این انتقال با گذشت زمان چه احساسی داری؟
زمانی که خیلی جوان بودم به روسیه آمدم. به همین دلیل همه چیز خیلی سخت به نظر میرسید زیرا من تنها ۱۷ سال سن داشتم و این واقعاً خیلی سخت بود. اینجا برای من شبیه کشور خودم است. من در ایران متولد شدم و پس از آن به روسیه آمدم و البته این موضوع را خیلی ناراحتکننده دیدم؛ اما همه چیز دو یا سه ماه طول کشید و منِ سردار آزمون به خودم گفتم که از زندگی در روسیه باید لذت ببرم و فکر میکنم در نهایت این اتفاق رخ داد. با تمرکز بر فوتبال من فاصله با میهنم را فراموش کردم و فکر میکنم که در این موضوع پیروز شدم.
آنها کار نمیکنند؟
نه. من نمیخواهم آنها کار کنند. پدرم به عنوان یک سرمربی والیبال در شهر من فعالیت میکند که گنبد نام دارد. اما یکبار آنها به او در دوران درمان بیاحترامی کردند و من بعد از آن از او خواستم تا دیگر مربیگری نکند. آنها او را دوست دارند اما یکبار او در بازی شکست خورد و با او به درستی رفتار نکردند. پس از آن من از او خواستم تا دیگر به باشگاه باز نگردد. اکنون من تمام پولم را به پدر و مادرم میدهم.
چه مدت طول کشید تا سردار آزمون به زندگی در روسیه عادت کند؟
طبیعی است که در ابتدا مشکلات زیادی در اینجا داشتم، اما این سالها برای سازگار شدن در اینجا برایم کافی بود. اگرچه تنها یک چیز در روسیه ندارم و آن هم چغرتمه(غذای محلی گنبد) است. اما این غذا، غذایی ترکمنی و ایرانی نیست و غذایی است که با برنج و مرغ پخته میشود.
ایران کشوری مسلمان است و تو نیز در روسیه هستی که مسلمانان زیادی دارد اما کشوری سکولار است. اگرچه در یک جمهوری جداگانه که اسلام دین اصلی آن است زندگی میکنید. آیا شرایط مذهبی شما تفاوتی دارد؟
به من و باورهایم در اینجا احترام گذاشته میشود. این موضوعی مهم است. من نیز به دیگران احترام میگذارم و برایم مهم نیست که باور، دین و اعتقاد آنها چیست.
پس چه چیزی برای شما قابل توجه است؟
فکر میکنم مردم ایران بسیار آزاد هستند. با روح آزاد خود همیشه میخواهند تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند. فکر میکنم در روسیه نگاهها متفاوت است. حتی اگر مردم شاد باشند، نمیخواهند احساس خود را به اشتراک بگذارند. در ایران مردم شادیهای خود را در جمعهای کوچک یا کل خانواده به اشتراک میگذارند و تنها نیستند. اینجا من این موضوع را ندیدم البته شاید هم من اشتباه میکنم.
بنابر این تو میخواهی بگویی که مردم روسیه مردمی بسته هستند؟
بله دقیقاً. در ایران مردم با یکدیگر راحت هستند. به همین دلیل زمانی که یک نفر از ایران به دیدن من میآید، واقعاً لذت میبرم.
اولین بازی خود با پیراهن تیم ملی ایران را به یاد میآورید؟
بله. من یک بازی منزجرکننده انجام دادم. ما برابر مونته نگرو سه سال پیش بازی کردیم. نمیدانم چرا تا این اندازه بد بازی کردم. شاید به دلیل اینکه پیش از جام جهانی بود، عصبی بودم. این اولین بار بود که برای تیم ملی به میدان میرفتم و ۲۰ روز بعد لازم بود تا در جام جهانی باشم و من تنها دست تکان میدادم.
اما حالا شما به جایی رسیدهاید که یکی از بازیکنان مهم در تیم ملی هستید.
نمیخواهم چنین چیزی بگویم. همه بازیکنان مهم هستند. قبل از همه اینها ما به تیم فکر میکنیم و این در تیم ملی ایران وجود دارد. نه درباره اینکه چه کسی بهترین بازیکن است. ما بهترین تیم آسیا هستیم و همه بازیکنان صد درصد توان خود را برای تیم ملی میگذارند و بله، همه بازیکنان مهم هستند. اگر من بازی نکنم، بازیکن دیگری به جای من بازی میکند که از من بهتر است.
شما گفتید که ایران بهترین تیم آسیا است. به نظر میرسد که این تیم شانس خوبی برای صعود به جام جهانی روسیه دارد.
ما اکنون در رده اول انتخابی جام جهانی قرار داریم. بازیکنان جوان بزرگی داریم و البته به اندازه کافی برای صعود به جام جهانی قوی هستیم. اما باید خیلی خوب بازی کنیم تا در جمع دو تیم اول گروه برای صعود به جام جهانی قرار داشته باشیم. بعد از همه اینها، اگر در جام جهانی رتبه چهارم را در گروه کسب کنیم، چیزی به دست نیاوردهایم.
آیا این امکان وجود دارد؟
البته که ممکن است؛ اگر سطح خوبی که داریم را حفظ کنیم و خیلی سخت کار کنیم. ما برابر شیلی که بازیکنان بزرگی مانند ویدال، سانچز، براوو و غیره را در اختیار دارد با دو گل پیروز شدیم. بله در آسیا ما استعدادهای زیادی داریم که توانایی جنگیدن با تیمهای بزرگ را دارند.
به طور مثال چه تیمی؟
شیلی و برزیل.
شما میتوانید برزیل را شکست دهید؟
آنها فوتبال بازی میکنند و ما نیز همانطور. چرا نتوانیم آنها را شکست دهیم؟ البته که ما میتوانیم اگر همه نیازها و همه خواستههای سرمربی را پیاده کنیم.
وضعیت در ایران چگونه است؟
همه چیز عالی است.
گاهی اوقات من درباره مشکلات ایران چیزهایی میشنوم.
نه، هیچ مشکلی نیست و نمیدانم چرا مردم ایران و عراق را با یکدیگر اشتباه میگیرند.
شایعات زیادی درباره پیشنهادات لیورپول، آژاکس و پی اس برای تو وجود دارد.
من هیچ پیشنهادی ندارم. اگر شما پیشنهادی برای من از لیورپول یا هر باشگاهی دارید، آن را بررسی میکنم(خنده).
خواسته تو چیست؟ ترجیح میدهی در روسیه بمانی یا به اروپا بروی؟
البته که من ترجیح میدهم و دوست دارم در اروپا فوتبال بازی کنم.
از آینده خودت در ۱۰ سال آینده چه پیشبینی داری؟
هیچ نظری ندارم. اگر خوب بازی کنم بالاخره یک روزی در یک تیم بزرگ بازی خواهم کرد.
خودت را با چه کسی مقایسه میکنی؟
با زلاتان ابراهیموویچ.
به این ترتیب تو مانند او بازی میکنی؟
نه اما میخواهم که شبیه او باشم. فکر نمیکنم الان شبیه او باشم.
زلاتان ؟ چه شخصیت جنجالی ای.
توجه من به بازی کردن او در زمین فوتبال است و نه زندگی شخصی او. من نمیدانم که او چه شخصیتی در زندگی خصوصیاش دارد اما مطمئنم یک جنتلمن است.
چه خاطرهای از اولین مرتبهای که فوتبال بازی کردی داری؟
زمانی که ۹ سال سن داشتم، مطمئن نیستم اما پدرم بسیار مشتاق بود که من فوتبال بازی کنم. اولین باری که در زادگاهم پا به زمین فوتبال گذاشتم، زمانی بود که برای تعطیلات برگشتم. فوتبال برای من تبدیل به چیزی فراتر از سرگرمی شده بود. پدرم من را دید و به من گفت که باید فوتبال بازی کنی و من فوتبال را در ایران شروع کردم.
مهمترین هدف سردار آزمون در زندگی چیست؟
من دوست دارم همیشه فوتبال بازی کنم و گلهای زیادی بزنم. همه اینها برای من مهم است و تنها به دنبال گل زدن به آتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ نیستم. صادقانه میگویم، همیشه دوست دارم گل بزنم.
شما در دیدار با بایرن مونیخ، بواتنگ را محو کردی.
بواتنگ یک هیولاست. او مرا در جریان بازی هل میداد و تا روزهای زیادی کتف من درد میکرد.
نژاد تو ترکمن است. خودت را ایرانی میدانی یا ترکمنستانی؟
البته که من ایرانی هستم. بر خلاف اینکه خانواده من اصالتی ترکمن دارند، من، پدرم، پدربزرگم و جد بزرگم در ایران به دنیا آمدیم. تنها زادگاه من نزدیک ترکمنستان است و به همین دلیل ترکمنهای زیادی در آنجا حضور دارند.
اگر فوتبالیست نمیشدی، چه کاری انجام میدادی؟
والیبال. اگر من فوتبال بازی نمیکردم، والیبالیست میشدم. والیبالیست خوبی هستم.
بعد از اینکه فوتبالت تمام شد سردار آزمون میخواهد چه کاری انجام دهد؟
باید ببینیم چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد. من تنها ۲۰ سال سن دارم و زمانی که فوتبال من تمام شد، شاید یک مربی شدم.
واقعاً؟
نمیدانم. شاید حرفه بعدی من مرتبط با اسبهایم باشد(خنده). بعد از گلزنی برابر بایرن مونیخ، یک نفر به من قول داد که دو اسب در روستوف به من بدهد.
مرتبط با اسب؟
شوخی میکنم. شاید به سراغ تجارت بروم. من واقعاً هنوز نمیدانم. شاید در کارهای خیریه شرکت کنم.
چه چیزی در زندگی برای تو سخت است؟
سر و کار داشتن با دروغگوها کار سختی است. آدمهایی که دروغ میگویند را در زندگی و فوتبال دوست ندارم. برای مثال برخی در خانه هستند و میگویند سه دقیقه بعد در خیابان هم را میبینیم. این یک دروغ است. در فوتبال بیشتر دروغها درباره نقل و انتقالات است که خوشبختانه برای من اتفاق نیفتاده است.