محسن مسلمان : عدد 6 را دوست دارم هواداران با آن زندگی می کنند

محسن مسلمان در گفت و گویی مفصل صحبت هایی را درباره پرسپولیس، زندگی شخصی اش و افراد مختلف انجام داده که در ادامه می خوانید:
* می گویند شیطان هستی؟
محسن مسلمان : شیطنت که سر تمرین است. همه شیطان هستند و من هم شیطانم.
*شنیدم که کسی از دست شما در امان نیست. هرلحظه ممکن است برای هم تیمی هایتان سورپرایز داشته باشید.
محسن مسلمان : یک دفعه به ذهنم می آید و می گویم.
*معمولا خیلی هم کلامی نیستند. گاهی اوقات عملی است.
محسن مسلمان : نمیدانم.
*محسن مسلمان در یک کلمه.
محسن مسلمان : قد.
*در یک جمله.
محسن مسلمان : خیلی قد.
*اهل حاشیه ای.
محسن مسلمان : حاشیه بعضی اوقات خوب است. بعضی اوقات خوب نیست.
*عدد ۴؟
محسن مسلمان : آشنایی ندارم.
*عدد ۶.
محسن مسلمان : آن را دوست دارم. هواداران با آن زندگی می کنند.
*علیرضا منصوریان.
محسن مسلمان : یک رفیق.
* ممکن است روزی یک بمب خبری شوی. با این عنوان محسن مسلمان از پرسپولیس جدا شد و به استقلال پیوست.
محسن مسلمان : نه جایم فعلا خوب است.
فعلا.
نه ممکن است یک روز جدا شوم و به تیم های خارجی بروم.
به استقلال می روی یا نه؟
محسن مسلمان : به استقلال اصلا نمی روم.
*شیطانی؟
خیلی.
*اذیت هم می کنی؟
محسن مسلمان : بستگی دارد. اذیتم کنند اذیت می کنم.
* غذای مورد علاقه ات؟
کشک بادمجان.
* اگر بخواهند اعصابت را خرد کنند نقطه ضعفت کجاست؟
محسن مسلمان : پهلوهایم.
*اگر فوتبالیست نمی شدی چه کاره می شدی؟
کارواش.
*حیوان مورد علاقه ات؟
خر.
*با کارواش، خر و اسب آبی جمله بساز.
محسن مسلمان : کارواش بودم خر و اسب آبی دعوایشان شد.
* طرفداری کدام را می کنی؟
خر. چون سلطان است.
* سقف آرزوهای محسن مسلمان.
محسن مسلمان : اول با پرسپولیس جام به دست بیاوریم. بعد هم لژیونر شوم.
* لذت بخش ترین خرجی که در زندگی ات کردی چیست؟
محسن مسلمان : برای پدر و مادرم خانه خریدم. ماشین هایی که برایش می خرم و چپ می کند. ولی نمیدانم چرا همیشه مقصر می شود.
بیشترین دلمشغولی ات بعد از فوتبال؟
خانواده ام. هرکاری که انجام دهم برای آرامش آنهاست. با خواهرم صحبت کردم که نگذارم یک روز سخت به پدرومادرم بگذارد.
*امسال فصل را خوب شروع کردید.
خدا را شکر. نسبت به پارسال که این موقع انتهای جدول بودیم خیلی خوب شروع کردیم. یک تیم خوب و بی حاشیه.
* نتیجه همین فصل خوب است؟
شرایط تیم خدا را شکر طوری است که بچه ها خیلی با هم رفیق هستند. داریم تلاش می کنیم که امتیازات را جمع کنیم و واقعا حق این پرسپولیس است که قهرمان شود.
*اوضاع و احوالت چطوراست؟ این فصل خیلی رونده و دینامیک بازی می کنی. نتیجه حضور طولانی تر برانکو است؟
محسن مسلمان : فصل پیش هم از شرایط خودم راضی بودم. در تیم آقای برانکو وقتی خوب کار نکنیم جایگاه را از دست می دهیم. پارسال اوایل فصل بازی نکردم. یک بازی محروم بودم. ولی امسال شرایط بدنسازی ام بهتر بود. خدا را شکر شرایط بدنی مان خوب است. اما این وقفه ها که برای تیم ملی پیش می آید و از شرایط بازی دور می شویم سخت است که دوباره برگردیم. خیلی دوست دارم که از اینجا به یک باشگاه خیلی خوب بروم. اما اینها همه در حد حرف است و باید خیلی تلاش کنیم.
*یکی از افتخارات برانکو این بوده که لوکا ماریچ را به رئال معرفی کرده است؟
آنجا خیلی پله پله و آکادمی تر بالا می روند. اینجا ولی این طور نیست. یک نفر یک شبه به تیم ملی می رود و یک شبه از تیم ملی به خانه اش می رود. اینجا شرایط سخت است و خیلی باید تلاش کنید. فکر کنم در ایران ۱۰ درصد در زمین است و ۹۰ درصد بیرون است.
یعنی چه؟
شرایط بیرون زمین ایران خیلی سخت است و حاشیه اش زیاد است. سخت است که یک نفر چند سال در اوج بماند. به نظر من هرکسی در این موقعیت قرار می گیرد باید سریعا از ایران خارج شود و به یک تیم خوب برود.
*فصل قبل حواشی داشتی. در این فصل حاشیه هایت را جدا کردی و در زمین راحت بازی می کنی.
محسن مسلمان : حواشی فقط برای بازیکنان استقلال و پرسپولیس است. در تیم های دیگر اگر اتفاقی بیفتد فقط یک خبرگزاری، یک سایت یک مطلبی را بنویسد اما اینجا هر اتفاقی بیفتد بالای ۱۵،۲۰ سایت و خبرگزاری می نویسند. اصلا حاشیه ای وجود ندارد و خودشان دنبال مطلب می گردند. پارسال اول فصل چشمانم عفونت کرده بود و یک ماه طول درمان داشتم. همه سایت ها نوشتند که این معتاد شده و….
*با پیام صادقیان دوقلوهای پرسپولیس بودید. امسال سه تفنگدار هستید.
محسن مسلمان : پرسپولیس کلا یک تیم است با یک باند. شاید در یک تیم با یک بازیکن خیلی راحت تر بتوانم حرف بزنم. با کمال راحت تر هستم چون قبلا در تیم ملی نوجوان با هم همبازی بودیم. با فرشاد هم که من ۴ سال کاپیتانش بودم در زمان آقای منصوریان. بیشتر مواقع که بعد تمرین هستیم با هم می گذرانیم. کمال کمتر چون الان بچه اش به دنیا آمده است. چون زیاد با هم هستیم. این اسم را هواداران گذاشتند.
*علی علیپور هم بچه دار شده.
بله دختر علی هم به دنیا آمده است. دختر حسین هم چند وقت پیش به دنیا آمده است. ارتش همین طور دارد جمعیتش اضافه می شود.
*تفریحات تان چیست؟
محسن مسلمان : مهدی طارمی هم در جمع ما است. به باشگاه انقلاب می رویم و می دویم و بعدش می رویم غذا می خوریم. بیشتر اوقات با هم هستیم. با مهدی هم اتاقی هستیم. فرشاد و کمال هم با هم هستند.
*با طارمی دندانپزشکی رفتید؟
من دندانم درد می کرد و پزشکی است که دوست صمیمی مهدی است. مهدی با ایشان تماس گرفت و ساعت ۱۰ شب به مطب رفتیم و دندان عقلم را گرفتم.
*ویژگی بد و نفرت انگیز از مهدی طارمی؟
هروقت زنگ می زنیم جواب نمی دهد. نمیدانم چرا.
*اگر مهدی اینجا نشسته باشد و این سوال را از او بپرسم چه جوابی می دهد؟
هروقت زنگ بزند جواب می دهم.
*به عنوان یک ویژگی بد و ناراحت کننده از تو.
باید از خودش بپرسید.
*آشپزی ات چطور است؟
محسن مسلمان : خیلی افتضاح. در حد تخم مرغ.
*این روزها کارهایی انجام دادی که تحسن همه را برانگیخته است. عیادت از یک کودک دیالیزی که پرسپولیسی بود.
محسن مسلمان : ما هم در فضای مجازی و اینستا این خبر را شنیدیم. آن روز که در بیمارستان بود تولدش بود. در تمرین صحبت کردیم و گفتیم فردا هرکسی توانست قبل از تمرین به او سر بزند. الان مرخص شد و در خانه اش است. من با فرشاد رفتم. بعد آقای هدایتی و ماهینی و نورالهی و چند پیشکسوت پرسپولیس هم رفتند.
*تو از آن دسته آدم ها هستی که پله پله فوتبال را طی کردی. عکس هایت هم موجود است. در سکوها هیچ وقت تماشاگر بودی؟
استادیوم پدر و مادرم نمی گذاشتند بروم. فقط یک بار زمان تیم ملی جوانان آقای نناد نیکولیچ رفتیم. بازی پرسپولیس با فجر سپاسی. سه- سه شدند.
*از اعضای خانواده ات استقلالی هم هستند؟
نه این را همه جا گفتند. خانواده ام پرسپولیسی هستند. مادرم و پدرم و… پرسپولیسی هستند.
*در بازی با قشقایی یک اتفاق برای یک پسربچه افتاد.
محسن مسلمان : ما مشغول گرم کردن اول بازی بودیم. یک پسربچه از لندن آمده بود برای این بازی. یک مریضی داشت و من نمیدانستم مریضی اش چیست. به داخل زمین آمد و فکر کنم که آمده بود مرا ببیند. مرا بغل کرد و فضایی ایجاد شده بود که نمی توانستم او را رها کنم. من آرام آرام او را به سمت نیمکت بردم.
*محسن مسلمان یکی از ویژگی هایی که دارد ماجرای دلجویی کردنش از مهدی رحمتی به خاطر شادی گلش بود.
محسن مسلمان : این شادی بعد از گل است. ما نه می خواستیم به کسی اهانت کنیم نه جسارتی. همه باید جنبه شان بیشتر باشد. ما هم وقتی گل می خوریم بقیه شادی می کنند اعصاب مان خورد می شود. نمی توانیم به خاطر هر گل خوردن مان واکنش نشان دهیم. حتی علی دایی شاهد است در قم ما بازی را یک– صفر بردیم و همین شادی را انجام دادیم. به ما گفتند که آقای دایی از دست ما ناراحت شدند. من هم به آقای دایی تماس گرفتم و از ایشان بابت این کار عذرخواهی می کنم. فقط خوشحالی بعد از گل است و دوست دارد که آدم بروز بدهد. علی آقا به من گفت پسر گلم خوشحالی به کسی ربطی ندارد. تو می توانی هرطور که دوست داری خوشحالی کنی. باز هم به او پیام دادم و عذرخواهی کردم و علی آقا باز با من تماس گرفت و گفت که من گفتم اشکالی ندارد. برای دربی هم به آقای رحمتی حق می دهم. به مهدی رحمتی پدر می گویم. رابطه نزدیکی با او دارم. وقتی در سپاهان بود دوسال قهرمانی در سپاهان آوردند من در ذوب آهن بودم و هر شب با هم بودیم. در خانواده اش بودم و رفت و آمدمان خیلی زیاد بود. به مهدی هم حق می دادم. نیمه اول را دو- صفر باختند و ما هم این خوشحالی را کردیم. برای شروع نیمه دوم آقای ترکی آمد و به من گفت اگر بروی و از او عذرخواهی کنی خیلی بهتر است. من هم مقصر قضیه نبودم ولی رفتم و از ایشان عذرخواهی کردم و باز هم از اینجا از ایشان عذرخواهی می کنم.
*صحبت از آقای دایی شد. شما یک دوره از پرسپولیس جدا شدی.
محسن مسلمان : در زمان آقای دایی یک نیم فصل به پرسپولیس آمدم. ولی من با ذوب آهن قرارداد داشتم و باید برمی گشتم.
*محسن مسلمان در دفاع از جلوی زمین کمتر مشارکت می کند.
محسن مسلمان : من این مشکل را داشتم. بیشتر در حمله بودم و در دفاع گاهی اوقات کمک می کردم. در دوسالی که در پرسپولیس بودم برانکو از من خواست. چون اگر انجام نمی دادم فوتبالم تمام بود. این را مطمئنم که اگر این کار را نمی کردم الان در لیگ یک بازی می کردم. چون من هفت هفته روی سکو بودم. برای من سخت بود. بالاخره هر بازیکنی از سکونشینی ناراحت می شود. ولی من نه اعتراضی کردم و نه مصاحبه ای. هیچ عکس العملی نسبت به این قضایا نداشتم. در تمرینات این قدر خوب کار کردم و برانکو به من گفت که تو فقط تمرین کن و بازی به تو می رسد. چون من را آقای طاهری به پرسپولیس آورد نه برانکو.
* چه آهنگی را گوش می کنی؟
رفیقم کجایی. دقیقا کجایی محسن چاوشی.
*هانی نوروزی.
امیدوارم جا پای پدرش بگذارد. انشاالله خانواده اش در آرامش کامل باشند.
*شما رفاقت تان را باهانی ادامه دادید.
محسن مسلمان : خیلی سخت بود. روز قبل با هم در تمرین بودیم و فردا ساعت ۵ صبح خبر بدهند که هادی فوت کرده است. امیدوارم برای هیچ خانواده ای اتفاق نیفتد و خدا به خانواده اش و همسرش صبر بدهد.
*در اینچئون با هم در تیم ملی امید همبازی بودید.
بدترین نتایج تاریخ تیم ملی امید در اینچئون بود.
*چرا پوگبا؟
در اینستا می گویند پوگبا.
*تو تا حالا پنالتی خراب کردی؟
کلا دو تا زدم. یکی را گل کردم و یکی را خراب کردم.
*به عیادت روزبه رفتی؟
نرفتم ولی تماس گرفتم.
*حضور در تیم ملی برای جام جهانی؟
خدا را شکر تیم ملی خیلی خوب نتیجه گرفته و بالاخره بازیکنانی که زحمت کشیدند توقع دارند که در جام جهانی حضور داشته باشند. امیدوارم که کسی که صلاح است و به تیم می تواند کمک کند اضافه شود.
*قهرمان کودکی ات؟
تا حالا کسی نبوده است.
*صحبت با هواداران پرسپولیس؟ روی صحبتت با هواداران هر دو تیم باشد.
محسن مسلمان : برای استقلال و پرسپولیس شرایط در آزادی خیلی بهتر است نسبت به شهرستان. بازیکنان این دو تیم در شهرستان ها خیلی اذیت می شوند. هفته پیش در اهواز وقتی از هواپیما پیاده شدیم به خاطر ازدحام جمعیت سریع اتوبوس سوار شدیم و به هتل رفتیم. برای روز بازی همه دیدند که چه اتفاقاتی افتاد. قشنگی فوتبال این است که دو تیم بازی خوبی انجام دهند، گلی رد و بدل شود، فکر نمی کنم بچه ای که به ورزشگاه می آید فوتبال را ببیند با سرشکسته به خانه برود یا اتفاق خیلی بدتر بیفتد. شما لیگ انگلیس را می بینید تماشاچی با زمین سه متر فاصله دارد. همه اتفاق در زمین می افتد ولی تماشاچی فقط تشویق می کند و از بازی لذت می برد. برایشان مثل یک سینما رفتن می ماند. ولی در ایران به خاطر پولی که می دهند توقع دارند همدیگر را بزنند، به هم توهین کنند، بازی خوب هم ببینند، تیم مورد علاقه شان هم ببرد این طور نمی شود. اگر تیم مورد علاقه هم ببرد باز هم این اتفاقات می افتد و امیدوارم که این هرچه زودتر رفع شود.
*خواسته تو به عنوان یک بازیکن ثابت یک تیم پرطرفدار؟
محسن مسلمان : هواداران فقط بیایند و لذت ببرند. بازیکن مورد علاقه شان را تشویق کنند. از پولی که دادند استفاده خوب کنند. نه اینکه بیایند و به هم سنگ بزنند. فقط هم در ایران این طور است. درکشورهای عربی که اصلا تماشاگر ندارند. ژاپن و کره هم که دارند مثل اروپایی ها رفتار می کنند. در اروپا هم که اتفاق بیفتد طوری جریمه می کنند که دیگر هیچ وقت تکرار نشود. باید طوری تصمیم بگیرند که اگر شرایط ایده آل نیست برگزار نکنند.
*سابقه کارکردن با علیرضا منصوریان در تیم ملی امید داری؟
من ۴ سال شاگرد ایشان در تیم ملی امید بودم. شرایطی که در تیم داشتیم مثل شاگرد و مربی نبود. مثل داداشم بود و خیلی با ایشان راحت بودم. اواخر از دستش کمی ناراحت بودم ولی گذشته ها گذشته است. ولی امیدوارم هرجا که است موفق باشد.